کتاب شهرهای سفید

کتاب شهرهای سفید

شناسه محصول: K-205907

۱,۱۰۰,۰۰۰ ریال ۱,۰۴۵,۰۰۰ ریال

موجود در انبار

با عضویت در سایت می‌توانید از آخرین اخبار، محصولات تازه و جشنواره‌های تخفیفی باخبر شوید!

ارسال کالا
ارسال فوری | ارسال رایگان:

تحویل به پیک کمتر از دو ساعت پس از ثبت سفارش | ارسال رایگان با پست پیشتاز برای خریدهای بالای ۱ میلیون تومان

معرفی کتاب شهرهای سفید اثر یوزف روت

یک کشف غیرمحتمل!

کتاب شهرهای سفید: ۲۷ می ۱۹۳۹ در پاریس!

ما در کتاب شهرهای سفید، یوزف روت را در سفرهایی که جهان‌ها را به هم پیوند می‌دهد، میان شرق و غرب، میان گالیسیای هابسبورگ و سفیدی خیره‌کننده جنوب فرانسه، دنبال می‌کنیم.

«من شهرهای سفید را آن‌گونه که در رویاهام دیده بودم، یافتم.»

یوزف روت در سی سالگی به دنبال نام‌های آهنگین مکان‌های آرزوهای جوانی‌اش می‌رود؛ لیون، وین، لِه بو، نیم، آوینیون، آرل، تاراسکون، مارسی. اولین رویای او به حقیقت می‌پیوندد و او در جایی که هرگز نبوده، دوباره کودک می‌شود.

شهرهای سفید: آرزوی کودکی!

در سال ۱۹۲۵، روت با یک مأموریت گزارشگری از روزنامه فرانکفورتر سایتونگ، به سفری در جنوب فرانسه می‌رود. شهرهای سفید دره رون سفلی و پروانس، با مقصد مارسی، هدف او هستند. این‌ها مکان‌هایی هستند که او در کودکی، در شهر کوچک یهودی‌نشین برودی در گالیسیا، آرزوی دیدنشان را داشت.

آنچه او به عنوان یک سفرنامه با نام «شهرهای سفید» نوشت، هرگز قرار نبود به این شکل چاپ شود. این کتاب، که اثری مهم از یوزف روت است، تنها به صورت یک نسخه تایپی باقی مانده بود. حتی در نسخه‌های بعدی آثار و گلچین‌ها، یا تحریف شده یا تنها بخشی از آن منتشر شده است.

اکنون، کتاب شهرهای سفید برای اولین بار به طور کامل، بر اساس نسخه تایپی نگهداری شده در آرشیو ادبی مارباخ، منتشر می‌شود. شما می‌توانید این کتاب را با ترجمه حسین تهرانی بخوانید که توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

تصویر یوزف روت نویسنده کتاب شهرهای سفید از نشر چشمه

درباره یوزف روت و زندگی او

یوزف روت، متولد ۱۸۹۴ به عنوان فرزند یک تاجر چوب یهودی در برودی، گالیسیای شرقی، در لمبرگ و وین فلسفه و ادبیات خواند. در سال ۱۹۱۶، داوطلبانه به خدمت سربازی در جنگ جهانی اول رفت. پایان جنگ را به عنوان افسر ارتش اتریش-مجارستان در اسارت روسیه تجربه کرد.

پس از آزادی، به عنوان روزنامه‌نگار در وین و برلین، از جمله برای «دن نویه تاگ»، «فورورتس» و «فرانکفورتر سایتونگ»، کار کرد. در سال ۱۹۳۰، با رمان خود «ایوب»، اولین موفقیت ادبی خود را تجربه کرد. در رمان‌های بعدی مانند «مارش رادتسکی» یا «سرداب کاپوچین»، با دلتنگی و در عین حال انتقادی، زوال اتریش-مجارستان و شکست جمهوری اتریش را توصیف کرد.

«روزی از سر استیصال از ناتوانی مطلق تمام حرفه‌ها در پر کردن خلأ وجودم، روزنامه‌نگار شدم. من به نسل کسانی تعلق نداشتم که بلوغشان را با شعر آغاز و به پایان می‌رسانند. من هنوز به جدیدترین نسلی تعلق نداشتم که از طریق فوتبال، اسکی و بوکس به سن بلوغ می‌رسند. من فقط می‌توانستم با یک دوچرخه معمولی بدون ترمز رکاب بزنم و استعداد شاعرانه‌ام محدود به عباراتی دقیق در یک دفتر خاطرات بود.»

زندگی یوزف روث، سفری پر فراز و نشیب در میان شهرها و کشورها بود. او که در کودکی با ترانه‌های غمگین مادر و در جوانی با تلخی جنگ بزرگ شده بود، در جستجوی معنا و مفهوم، قلم به دست گرفت و به دنیای روزنامه‌نگاری و ادبیات پا گذاشت.

از لمبرگ تا وین و سپس برلین، روت با انتشار آثار ادبی و روزنامه‌نگاری، نام خود را بر سر زبان‌ها انداخت. سفرهایش به پراگ، روسیه، آلبانی و لهستان، منبع الهام آثار بعدی او شدند. ازدواج، بیماری همسر، و تبعید به پاریس، فصل‌های دیگری از زندگی او را رقم زدند.

روت در تمام این سال‌ها، با انتشار رمان‌ها، مقالات و گزارش‌های خود همچون کتاب شهرهای سفید، تصویری زنده از جهان پیرامون و دغدغه‌های درونی‌اش را به تصویر کشید. او سرانجام در سال ۱۹۳۹، در پاریس، چشم از جهان فروبست و میراثی گرانبها از خود به جای گذاشت.

«وقتی سی ساله شدم، بالاخره توانستم شهرهای سفید را که در کودکی در رویا می‌دیدم، ببینم. کودکی من در شهرهای خاکستری، خاکستری گذشت. جوانی من یک خدمت سربازی خاکستری و سرخ بود؛ یک پادگان خاکستری، یک سنگر و یک بیمارستان صحرایی. به کشورهای خارجی سفر کردم، اما آن‌ها سرزمین دشمنان بودند.»

ناشر:
مؤلف:
مترجم:
اندازه کتاب:
نوع جلد: