نادر ابراهیمی، کاشف راز پروانه‌ها!

نادر ابراهیمی

زندگی و کارنامه نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی یکی از نویسندگان برجستهٔ ایران بود. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه، و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌است.

نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به‌دنیا آمد. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی، فرزندِ «آجودان حضور» و از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله ، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود. مادرِ او هم از لاریجانی‌های مقیم تهران به‌شمار می‌آمد. نادر ابراهیمی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش یعنی شهر تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون ، به دانشکدهٔ حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی به درجهٔ لیسانس رسید. او همچنین مؤسس گروه کوهنوردی قدیمی «اَبَرمرد» است و مدتی هم در اول انقلاب و در دوره دولت موقت، از طرف داریوش فروهر، در زمانی که فروهر وزیر کار دولت موقت بود، به‌عنوان مشاور وزیر انتخاب شد.

نادر ابراهیمی نخستین کتاب خود را را به نام خانه‌ ای برای شب در سال ۱۳۴۲ منتشر کرد که داستان «دشنام» در آن با استقبالی چشمگیر مواجه شد و تا زمانی که بیماری توان نوشتنش را نگرفته بود، بی‌وقفه و مدام نوشت و دست از آن برنداشت. کارنامه‌ نوشتاری نادر ابراهیمی شامل بیش از صد عنوان کتاب در حوزه رمان ایرانی و داستان های کوتاه، کودک و نوجوان، فیلمنامه ، نمایشنامه و صدها مقاله پژوهشی بود که از داستان چندخطی تصلیح تا رمان ۱۷۰۰ صفحه‌ای آتش بدون دود را شامل می‌شود. آثار منتشرشدهٔ نادر ابراهیمی شامل چهل نامهٔ کوتاه به همسرم، بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم، آتش بدون دود، ابن مشغله و آرش در قلمرو تردید و بسیاری آثار مهم دیگر است.

در کنار آثار داستانی‌اش انبوهی فیلمنامه و نمایشنامه و کتاب آموزشی و پژوهش وجود دارد که فهرست این سیاهه و نوشتن پیرامون هرکدامشان، خودش پژوهشی بزرگ را می‌طلبد. او چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعهٔ تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده، و آهنگ‌ها و ترانه‌هایي برای آن‌ها ساخت.

نادر ابراهیمی علاوه بر تاسیس نخستین موسسه‌ غیردولتی پیرامون ایرانشناسی که حاصل کارش هزاران فیلم و عکس و اسلاید بود، فیلم‌ها و سریال‌ها و کتاب‌ها و حتا ترانه‌هایش نیز از رنگ‌وبوی این عشق سرشار بود. برای او عشق به انسان، زن، بچه‌ها، زمین و وطن در یک راستا بودند و از همین روی از همه‌ این‌ها می‌نوشت و می‌ساخت و برای ساختن دنیایی بهتر تلاش می‌کرد.

چونان که در سرآغاز کتاب یک عاشقانه آرام می‌نویسد:

عشق به دیگری ضرورت نیست، حادثه است.
عشق به وطن، ضرورت است، نه حادثه.
عشق به خدا ترکیبی است از ضرورت و حادثه.

موسسه «همگام با کودکان و نوجوانان» را به همراه همسرش راه‌اندازی کرد. فرزانه منصوری همسر نادر ابراهیمی در کنار کار آموزگاری، شروع به ترجمه کتاب‌هایی برای کودکان را از سال ۱۳۵۰ آغاز کرد. کتاب‌ها را همسرش، نادر ابراهیمی انتخاب می‌کرد. او بیشتر کتاب‌های برنده جایزه یا پذیرفته‌شده از سوی نهادهای ادبیات کودکان را گزینش می‌کرد. در انتخاب کتاب‌ها توجه می‌شد که آن‌ها دارای درونمایه زیان‌باری برای کودکان نباشند که سبب ترس و رویکرد آن‌ها به خرافات می‌شود. همچنین در گزینش کتاب‌ها دقت می‌شد تخیل و خلا‌قیت کودکان را برانگیزند و نکته‌ای آموزشی نیز در بر داشته باشند. در سنجش با کتاب‌های کودک آن سال‌ها، کتاب‌های ترجمه‌شده او متفاوت بودند.

این موسسه طی سالیان متمادی مطالعه در زمینه مسائل مربوط به کودکان و نوجوانان را با نوشتن، چاپ و پخش کتاب، نقاشی، عکاسی، پژوهش درباره خلق‌وخو، رفتار و زبان کودکان و نیز بررسی شیوه های یادگیری آنان پیش برد. ابراهیمی در زمینه‌ ادبیات کودکان، جایزه‌ نخست براتیلاوا، جایزه‌ نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه‌ کتاب برگزیده‌ سال ایران و چندین جایزه‌ دیگر را هم دریافت کرده است. او همچنین عنوان ”نویسنده‌ برگزیده‌ ادبیات داستانی ٢٠ سال بعد از انقلاب” را به‌خاطر داستان بلند و هفت‌جلدی ”آتش بدون دود” به‌دست آورده است.

نادر ابراهیمی ۷۳ ساله که سالها از بیماری سرطان رنج می بُرد در بعدازظهر ۱۶ خرداد ۱۳۸۷ حدود ساعت ۱۵ با قلبی که سرشار از عشق به میهن و انسان بود، چشم از جهان فروبست و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

جلال فهیم هاشمی، مدیر انتشارات روزبهان و ناشر آثار نادر ابراهیمی که سال‌ها پیش از نگارش این مطلب دار فانی را وداع گفته است درباره نادر ابراهیمی و در زمان فوت این نویسنده چنین گفت «نادر ابراهیمی از معدود نویسندگانی بود که مردم عاشقش بودند و من هجوم مردم را در نمایشگاه کتاب و غرفه خودم که آقای ابراهیمی سالیان قبل مهمان آن بود به عینه شاهد بودم. کمتر نویسنده‌ای را دیدم که چنین انرژی و توانی داشته باشد و حیف که سالهای پایانی عمرش نوعی زندگی نباتی داشت و به رغم تمامی تلاشی که همسر گرامی‌شان و نیز پزشکان متحمل شدند، وی نتوانست سلامت خود را باز یابد.»

کمال تبریزی، کارگردان سینما هم که از شاگردان نادر ابراهیمی بوده است درباره او می‌گوید «آخرین‌باری که دیدمش همین چند سال پیش در خانه هنرمندان بود. خیره نگاهم می‌کرد. برایش لبخند زدم و دست تکان دادم؛ همسرش با مهربانی کنار گوشش زمزمه کرد: کمال تبریزی! برق چشمانش را احساس کردم و مطمئن شدم که هر دو داریم به یک لحظه در گذشته‌ای نسبتا دور، فکر می‌کنیم. لحظه‌ای که برای ابد در ذهن من باقی‌مانده بود و او نیز این را می‌دانست؛ زیرا مملو از نام پروانه‌ها بود. لحظه‌ای که من و ابراهیم [حاتمی کیا] شاگردش بودیم و او این بار خواسته بود که با ما در سفر گاه‌و ‌بی‌گاهی که به مناطق جنگزده داشتیم، همسفر شود تا بعدها کتاب با سرودخوانان جنگ در جبهه نام و ننگ را بنویسد و یاد پروانه‌ها را زنده کند. پروانه‌ها کشف او در این سفر بودند.»

کتابشناسی و آثار نادر ابراهیمی:

نادر ابراهیمی شاعر و نویسنده‌ای شخصی‌نویس و درون‌گرا است که در آثارش به تجربیات شخصی خود و احساسات درونی انسانی می‌پردازد. سبک او تعمق‌برانگیز و گاه تلخ و گاه دارای تنش و اندوهی درونی است. بیان احساسات عمیق و تامل‌برانگیز درباره جزئیات روزمره زندگی، محور اصلی آثار اوست.

نادر ابراهیمی با زبانی ساده اما تاثیرگذار، به توصیف حالات روحی می‌پردازد و خواننده را وارد دنیای درونی آثار خود می‌کند. در برخی آثارش از سبک کوتاه‌نویسی و سادگی زبان برای منتقل کردن ایده‌های مجزا یا احساسات پیچیده بهره می‌برد. سبک نوشتاری او ظرافتی ضمنی نیز با خود دارد.

مضامین مکرر موجود در آثار نادر ابراهیمی تنهایی، غربت، و ناامیدی از جامعه و سیاست است و نگاهی انتقادی به زندگی مدرن و وضعیت انسان دارد. او بر جزئیات قابل مشاهده متمرکز می‌شود اما امکانی برای تفسیر خواننده از معانی عمیق‌تر نیز باقی می‌گذارد. روایت‌هایش معمولاً شکسته و غیرخطی هستند و طبیعت شکننده خاطره، احساسات و تجربیات را القا می‌کنند. زمان‌ در داستان‌های او بین گذشته و حال سیال و گاه معلق است.

نادر ابراهیمی نویسنده‌ای است تجربه‌گر و در زمینه‌های مختلف ادبیات داستانی طبع خویش را آزموده است. چه در زمینه معنا و شکل داستان و چه در زمینه‌ی تنوع گونه‌های داستانی. نقدی که گاه به او وارد می‌شود این است که این تجربه‌گرایی جز در چند اثر برجسته او در باقی آثار به پختگی و کمال نمی‌رسند.

در برخی از آثار او همچون خانه ای برای شب، مصابا و رویای گاجرات، آرش در قلمرو تردید و افسانه باران بیشتر داستان‌های تمثیلی و نمادین او گرد آمده‌اند. این داستان‌ها اغلب در قالب شناخته‌شده قصه‌های حکمت آمیز و همراه با پندآموزی و اخلاق‌گرایی به نگارش درآمده‌اند. در این نوع داستان‌ها از مواد و مصالح قصه‌ها استفاده می‌شود و داستان در قالب کهنه‌ی خود به ظاهر همچون افسانه‌ای جلوه می‌کند، اما مفهوم تازه‌ی امروزی را بازتاب می‌دهد.

اغلب این نوع داستان‌های ابراهیمی مفهوم شکست و ناامیدی و افکار نیهیلیستی را منعکس می‌کنند که متاثر از تحولات بعد از کودتای بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ بود.

نادر ابراهیمی، نویسنده معروف ایرانی، بیش از صد کتاب در حوزه‌های مختلف نوشته است. در اینجا به برخی از آثار مهم او می‌پردازیم.

معرفی بهترین کتاب های نادر ابراهیمی

  • آتش بدون دود

    آتش بدون دود رمانی بلند اثر نادر ابراهیمی در هفت جلد است که به زعم برخی یکی از شاهکارهای داستان عاشقانه فارسی است. نویسنده در این رمان پس از توصیف ترکمن‌صحرا به بیان داستانی عاشقانه در سه جلد اول پرداخته و در چهار جلد بعد به شیوه‌ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر می‌پردازد.

    ایده اصلی این داستان بلند که دو شخصیت اصلی به نام‌های گالان و دارد را سال‌ها پیش از این، روزی، دکتر خدر فروهر به نادر ابراهیمی داده است. نرّادی قهّار، که به هنگام تاس ریختن، از اجدادش سخن گفته‌است، و دربارهٔ شخصیتی نزدیک به «گالان» برای نادر ابراهیمی سخن گفته ‌است.

    رمان آتش بدون دود روایتگر زندگی سه نسل از مردم صحرانشین ترکمن از عهد قاجار و پادشاهی ناصرالدین شاه تا پهلوی دوم و حکومت محمدرضا پهلوی است.

    نادر ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن آتش بدون دود بیش از سی سال – یعنی حدود نیمی از عمرش- را صرف کرده‌است. سریالی نیز با همین نام و توسط خود نادر ابراهیمی ساخته شده‌است.

نادر ابراهیمی - آتش-بدون-دود-1

  • چهل نامه کوتاه به همسرم

    چهل نامه کوتاه به همسرم یکی از آثار معروف نادر ابراهیمی است. این کتاب شامل ۴۰ نامه از نادر ابراهیمی به همسرش، فرزانه منصوری است. این نامه‌ها غیر از اشارات عاشقانه به مسائلی که ممکن است در زندگی بسیاری از زوج‌ها وجود داشته باشد نیز اشاره می‌کنند.

    چهل نامه کوتاه به همسرم توسط انتشارات روزبهان منتشر شده است. این کتاب برای خوانندگان علاقه‌مند به ادبیات عاشقانه، شعر رمانتیک و داستان‌های کوتاه جذاب است.

چهل نامه کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی

  • بر جاده‌های آبی سرخ

    بر جاده های آبی سرخ رمانی تاریخی اثر نادر ابراهیمی است. این رمان بر اساس زندگی میرمهنا دغابی، دلاور ایرانی خطه جنوب ایران نوشته شده است. میرمهنا از قبیله عرب زعاب و ساکن بندر ریگ بود که در زمان حکومت زندیه می‌زیست. او در آن زمان با هلندی‌هایی که قصد ورود به جزیره خارک را داشتند، جنگید و آن‌ها را بیرون راند.

    نادر ابراهیمی برای نگارش این اثر در طول پانزده سال پژوهش‌های زیادی انجام داده و منابع تاریخی بسیاری را خوانده است. او در مقدمۀ کتاب نوشته است: «داستان، نمی‌تواند عینِ واقعیت باشد، و هیچ واقعیتی هم نمی‌تواند عینِ واقعیتِ دیگر؛ امّا بر جاده‌های آبی سرخ، تا آنجا که مدارک و منابعِ تاریخی رخصت داده‌اند، بر پایۀ مجموعۀ بزرگی از واقعیات و مُستَنَداتِ قابل اعتنای تاریخی بِنا شده است.»

نادر ابراهیمی - بر جاده های آبی سرخ

  • مردی در تبعید ابدی

    مردی در تبعید ابدی رمانی تاریخی از نادر ابراهیمی است که بر اساس داستان زندگی محمد صدر شیرازی – ملاصدرای شیرازی (صدر المتألهین) نوشته شده است. این رمان به شرح زندگی پر فراز و نشیب و عقاید فلسفی-عرفانی صدرالمتألهین می‌پردازد.

    نادر ابراهیمی در این رمان هم زندگی ملاصدرا و هم سیر تکوینی اندیشه‌های فلسفی و عرفانی‌اش را پی‌می‌گیرد. زمان در این رمان سیال است و نویسنده سعی کرده تمام ابعاد شخصیتی ملاصدرا را در متن کتاب بگنجاند.

    کتاب از زمان تبعید ملاصدرا توسط شاه عباس آغاز می‌شود و ما او را میانه راه و در حال مکالمه با همسرش می‌بینیم که از خستگی و بیماری دختر تازه متولد شده‌اش شکایت دارد. کلیت رمان از شانزده فصل جداگانه اما به هم پیوسته تشکیل شده است.

نادر ابراهیمی - مردی در تبعید ابدی

  • یک عاشقانه آرام

    یک عاشقانه آرام رمانی عاشقانه و اثر نادر ابراهیمی است. این رمان درباره زندگی یک زوج عاشق است که در بحبوحه انقلاب ۵۷ ایران شکل گرفته است. نادر ابراهیمی در این رمان با بیان داستانی و خواندنی از زندگی یک زوج و در لابلای ماجراهای پیش آمده برای آن‌ها، با قلمی زیبا گفت‌وگوهایی جذاب را خلق می‌کند. یک عاشقانه آرام نمونه‌ای استثنایی از نوشته‌های نادر ابراهیمی است که با زبانی زیبا و داستانی معنی‌دار، عشق و احساسات انسانی را به تصویر می‌کشد. نادر ابراهیمی با یک عاشقانه آرام نشان داده که می‌تواند داستان‌های جذاب و انسانی را به شکلی خاص و زیبا به خواننده ارائه دهد.

    یک عاشقانه آرام اثری است که همچنان در دل مخاطبانش جاودانه مانده و به عنوان یکی از شاهکارهای داستان فارسی شناخته می‌شود. این کتاب با داستانی معنی‌دار و توصیفاتی دلچسب، عشق و زندگی را در کنار هم به تصویر می‌کشد و خواننده را به جهان سحرآمیز عشق می‌برد.

نادر ابراهیمی - یک عاشقانه آرام

  • تکثیر تأسف‌انگیز پدربزرگ

    تکثیر تاسف‌انگیز پدربزرگ رمانی سوررئال اثر نادر ابراهیمی است. قهرمان این رمان، پدربزرگ، قربانی یک اشتباه می‌شود؛ اشتباه دوستان مصلحت‌اندیش که فقط خیر او را می‌خواهند. اما این خیر‌خواهی، در عصر رایانه‌ها و لیزر‌ها و انرژی خورشیدی و اعضای مصنوعی و مهندسی ژنتیک به بهایی گران تمام می‌شود، به بهای از دست دادن پدربزرگ.

    فاجعه از اعتنا نکردن به حرف خود پدربزرگ آغاز می‌شود. که مرتب می‌گفت: شما به چه حقی فکر می‌کنید که مصلحت مرا بهتر از خودم می‌دانید؟ چرا خود را مجاز می‌دانید به جای دیگران درباره منافعشان تصمیم بگیرید؟

نادر ابراهیمی - تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ

  • ابن مشغله

    ابن مشغله داستان یک زندگی است. روایت کودکی که از همان دوران می‌خواهد کاری برای خود دست و پا کند و در این مسیر شغل‌هایی متفاوت را تجربه می‌کند.

    نادر ابراهیمی در این کتاب ضمن شرح وقایع زندگی خود به مشاغلی که در طول عمر خود به آنها پرداخته اشاره کرده و علاوه بر انعکاس واقعیت‌های اجتماعی در اوایل دهه پنجاه پیامدهای آن وضع را نیز بازگو کرده است. کتاب ابن مشغله رمانی کاملا رئالیستی و روایتی از زندگی نویسنده است. در این رمان خواننده شاهد ماجراهای گوناگونی است که نویسنده را در موقعیت‌های مختلف اجتماعی به تصویر می‌کشد. واژه‌ی «مشغله» که در فرهنگ لغت به معنی گرفتاری نیز می‌باشد نشان‌دهنده مصائب و نابسامانی‌های مردم جامعه و عدم بهره‌گیری از زندگی است.

    “ما اصلا زندگی نکردیم تا حکایتی داشته باشیم.”

ابن-مشغله-نادر-ابراهیمی-جلد

  • بار دیگر شهری که دوست می داشتم

    رمان بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم نوشته نادر ابراهیمی حکایت عشقی است بی‌سرانجام؛

    این رمان اول بار در سال ۱۳۴۵ به چاپ رسید و روایت دختر و پسری است که از نوجوانی با هم دوست و هم‌کلاس و هم‌صحبت‌اند، در جوانی نیز بدون توجه به مخالفت خانواده‌هایشان رویای با هم بودن در سر می‌پروارنند و با هم به گوشه‌ای می‌گریزند؛ اما دختر این ازدواج دور از خانواده را تاب نمی‌آورد، باز می‌گردند و این بازگشت جدایی را رقم می‌زند.

    “بخواب هلیا، دیر است، دود دیدگانت را آزار می‌دهد. دیگر نگاه هیچ‌کس بخار پنجره‌ات را پاک نخواهد کرد. دیگر هیچ‌کس از خیابان خالی کنار خانه تو نخواهد گذشت.”

نادر ابراهیمی - بار دیگر شهری که دوست می داشتم

نمایش 1–12 از 16 نتیجه