سبد خرید شما در حال حاضر خالی است!
آرتور شوپنهاور
پیشنهاد های شهر کتاب برای بخش آرتور شوپنهاور
نمایش 1–12 از 17 نتیجه
کتاب بعدی به پیشنهاد ما
مشاهدهکتاب بعدی به پیشنهاد ما
مشاهدهنمایش 1–12 از 17 نتیجه
آرتور شوپنهاور، زادهی ۲۲ فوریه ۱۷۸۸ در گدانسک، فیلسوفی بود که با نگاه بدبینانه و یأسآلود خود به جهان، در تاریخ فلسفهی غرب ماندگار شد. او در سال ۱۸۱۸ شاهکار خود، “جهان همچون اراده و تصور“، را منتشر کرد که در آن جهان پدیداری را به عنوان تجلی ارادهای کور و غیرمنطقی معرفی میکند.
شوپنهاور با بنا نهادن بر ایدئالیسم استعلایی کانت، سیستم فلسفی خود را شکل داد که با ایدئالیسم آلمانی معاصر خود در تضاد بود. او یکی از نخستین متفکران غربی بود که به اصول فلسفهی هندی، مانند زهد، انکار نفس و جهان به مثابه پدیدار، علاقهمند شد و از آنها در آثارش بهره گرفت.
زندگی آرتور شوپنهاور:
شوپنهاور در خانوادهای ثروتمند و فرهیخته به دنیا آمد. او در جوانی به سفرهای متعددی در اروپا رفت و با فرهنگ و هنر کشورهای مختلف آشنا شد. شوپنهاور در دانشگاههای گوتینگن و برلین فلسفه خواند و در سال ۱۸۱۳ دکترای خود را دریافت کرد.
او در سال ۱۸۲۰ به عنوان استاد در دانشگاه برلین شروع به کار کرد، اما به دلیل عدم استقبال دانشجویان از درسهایش، از این شغل کنارهگیری کرد. شوپنهاور بقیهی عمر خود را به نوشتن و مطالعه گذراند و در سال ۱۸۶۰ در فرانکفورت درگذشت.
فلسفه آرتور شوپنهاور:
شوپنهاور جهان را به دو وجه “اراده” و “تصور” تقسیم میکند. اراده، نیرویی کور و ناآگاه است که در پشت تمام پدیدههای جهان قرار دارد و آنها را به سوی وجود و بقا سوق میدهد. تصور، جهانی است که ما از طریق حواس خود درک میکنیم و تنها یک پدیدار از اراده است.
به اعتقاد شوپنهاور، اراده منشاء تمام رنجها و مشکلات زندگی است. انسان به دلیل اینکه موجود خواهندهای است، همواره در حال تلاش برای رسیدن به اهدافی است که هرگز به طور کامل به آنها نمیرسد. این تلاش بیوقفه و ناکام، منجر به احساس پوچی و یأس در انسان میشود.
شوپنهاور راه رهایی از رنج را در “انکار اراده” میداند. انکار اراده به معنای رها کردن تمامی خواستهها و تمایلات و رسیدن به حالتی از آرامش و سکون است. او معتقد است که هنر، زهد و تفکر فلسفی میتوانند به انسان در رسیدن به این هدف کمک کنند.
تأثیر و میراث آرتور شوپنهاور:
فلسفهی شوپنهاور در زمان زندگیاش مورد توجه قرار نگرفت، اما پس از مرگش تأثیر عمیقی بر متفکران و هنرمندان بسیاری گذاشت. از جمله کسانی که از او تأثیر پذیرفتند میتوان به فردریش نیچه، لئو تولستوی، توماس مان و ریچارد واگنر اشاره کرد.
آرتور شوپنهاور با نگاه بدبینانه و یأسآلود خود به جهان، در تضاد با فلسفهی خوشبینانه و ترقیخواه عصر خود بود. اما با این وجود، آثار او هنوز هم خوانندگان بسیاری را به خود جذب میکند و به عنوان یکی از مهمترین فیلسوفان تاریخ غرب شناخته میشود.