کتاب تو نخواهی کشت

هر سال پژوهشگران بسیاری از این رمان مقاله می‌نویسند و منتقدان آن را از هر زاویه و بُعد جدیدی که به ذهنشان می‌رسد، تحلیل می‌کنند. در هر مناسبتی در مورد این رمان میزگرد تشکیل می‌دهند و نکات جدیدی از آن را کشف می‌کنند. با وجود این هنوز این اثر آن‌قدر پرمایه و عمیق است که باز هم جای تحلیل و بررسی دارد.
این رمان داستان جوانی به نام راسکولنیکف را روایت می‌کند. او مرتکب قتلی می‌شود که خود از بیان علتش عاجز است. او دستگیر نمی‌شود؛ اما دچار عذاب‌وجدان می‌شود و این حس کم‌کم او را به جنون می‌رساند. داستایفسکی دو بار تلاش کرد که این داستان را از زاویه‌ی دید راسکولنیکف بیان کند. بار اول به شکل یادداشت‌های این شخصیت و بار دوم به شکل اعتراف او در دادگاه. در نهایت منصرف شد و این کتاب را از زاویه‌ی سوم‌شخص نوشت.
کتاب تو نخواهی کشت مجموعه‌ای از مقالات نویسندگان مختلف با محوریت کتاب جنایت و مکافات است. مهدی امیرخانلو این مقالات را با هوشیاری انتخاب کرده و با نظمی خاص کنار هم قرار داده است. این مقالات دیدی نو به جنایت و مکافات دارند و سعی می‌کنند رویکردی را پیش بگیرند که قبلاً استفاده نشده است.