سرگذشت یک تبعید و هویتی زخمخورده؛ معرفی کتاب نشخوار رویاها
کتاب نشخوار رویاها خاطرات یک تبعیدی سرکش اثر آریل دورفمن، خاطرات تأثیرگذار و به فراموشنشدنی این نویسنده و فعال سیاسی-اجتماعی است که زندگیاش را به عنوان یک تبعیدی شیلیایی-آمریکایی بازگو میکند. آریل دورفمن، نویسنده، نمایشنامهنویس و فعال حقوق بشر سرشناس، داستان عمیقاً شخصی و تکاندهندهاش را با مخاطب به اشتراک میگذارد و بینشی از زندگیاش را که تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی قرن بیستم شکل گرفته است، در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
کتاب نشخوار رویاها با خاطرات دوران کودکی آریل دورفمن و شامل بزرگ شدن نویسنده در آرژانتین و شیلی میشود؛ جایی که او شاهد افزایش تنشهای سیاسی و در نهایت سرنگونی رئیسجمهور آلنده در سال 1973 بود. این کلیت از کتاب نشخوار رویاها، به خواننده کتاب نوید گزارشی دست اول از تأثیر آشفتگی سیاسی بر زندگیهای شخصی افراد را میدهد.
کتاب نشخوار رویاها خاطرات یک تبعیدی سرکش، دومین کتاب منتشر شده از آریل دورفمن در نشر برج است که با ترجمه بیتا ابراهیمی روانه بازار کتاب شده تا مخاطبان و علاقهمندان به ادبیات آمریکای لاتین و آریل دورفمن بتوانند آن را مطالعه کنند.
آریل دورفمن در تمام کتاب نشخوار رویاها به زندگی خود در تبعید میپردازد و مبارزات و پیروزیهایی را که با زندگی در سرزمینی بیگانه حاصل میشود، برای مخاطب شرح میدهد و واکاوی میکند. او با صراحت در مورد مبارزات خود با هویت، زبان و تعصب، و همچنین تعهد مداوم خود به عدالت اجتماعی و حقوق بشر صحبت میکند.
یکی از نقاط قوت کتاب نشخوار رویاها، نثر غنایی و شاعرانه دورفمن است که خواننده را به دنیای خود میکشاند و او را به تجربه احساسات و افکارش دعوت میکند. استفاده نویسنده از تصاویر زنده و استعاره، تجربه خوانشی پربار و شناور را ایجاد میکند و به خواننده این امکان را میدهد تا با داستان خود در سطح عمیقی ارتباط برقرار کند.
کتاب نشخوار رویاها به چهار بخش تقسیم شده است که هر بخش به جنبه متفاوتی از زندگی و تجربیات آریل دورفمن میپردازد. بخش اول کتاب نشخوار رویاها به دوران کودکی و نوجوانی نویسنده در آرژانتین و شیلی اشاره میکند.
بخش دوم روایتگر بازگشت دورفمن به شیلی را پس از سالها زندگی در ایالات متحده و مشارکت بعدی او در جنبش دموکراسی شیلی را شرح میدهد. بخش سوم کتاب به بررسی حرفه نویسندگی دورفمن به عنوان یک روشنفکر و روشهایی میپردازد که آثارش را تحت تأثیر تجربیات سیاسی و شخصی او شکل دادهاند.
در بخش پایانی و چهارم کتاب نشخوار رویاها، با محوریت مفاهیم دلتنگی و امید، به تعهد مداوم دورفمن به عدالت اجتماعی و حقوق بشر، و راههایی که تجربیات او را به عنوان یک تبعیدی با جهانبینی منحصر به فردش نشان داده است، منعکس میکند.
دورفمن در سراسر کتاب، تأملات دقیق و ظریفی را درباره پیچیدگیها و مسائل پیرامونی تبعید و هویت انسانی ارائه میکند. نویسنده مسیرهایی را بازیابی میکند که میتوانند تبعید را هم به عنوان منبعی آسیبزا و هم در نقش یک کاتالیزور برای رشد معرفی کند که نهایتاً میتواند حس تعلق فرد را شکل دهد.
آریل دورفن در کتاب نشخوار رویاها همچنین توضیحی درباره نقش زبان در شکل دادن به هویت و تجربه فردی و شیوههایی که در آن زبان میتواند هم مانع و هم پلی میان فرهنگها باشد، به مخاطب و خواننده خود میدهد.
یکی از جذابترین وجوه کتاب نشخوار رویاها، صداقت نویسنده در افشای خود و مواجهه با آسیبپذیری ناشی از این عمل است. دورفمن از کاوش در بخشهای تاریک زندگی و تجربیاتش ابایی ندارد و از رویارویی با پیچیدگیها و تضادهای هویتی خود بیمناک است. این صراحت و اصالت، کتاب نشخوار رویاها را برای خواننده، قدرتمندتر و تکاندهندهتر میکند.
در پایان باید گفت که کتاب نشخوار رویاها، مروری بر یک خاطره قابلتوجه، دردناک و تکاندهنده است که دیدگاهی یگانه و ارزشمند از تجربیات تبعید، هویتمندی و عدالت اجتماعی ارائه میدهد. نثر شاعرانه و خاطره انگیز آریل دورفمن، همراه با بیانی صادقانه و تسلیمناپذیر، تجربه خوانشی را ایجاد میکند که هم عمیقاً تکاندهنده و هم پویا است.
کتاب نشخوار رویاها به کسانی که به تجربه انسانی و پیچیدگیهای امر هویت، تبعید و فرآیندهای جهانی عدالت اجتماعی علاقهمندند، توصیه میشود.
ولادیمیرو آریل دورفمن، زاده ۶ ماه مه سال ۱۹۴۲، رماننویس، نمایشنامهنویس، مقالهنویس، عضو هیئت علمی دانشگاهی و فعال حقوق بشر آرژانتینی-شیلیایی-آمریکایی است. دورفمن از سال 2004 شهروند ایالات متحده شد و از سال 1985 نیز کرسی استادی ادبیات و مطالعات آمریکای لاتین در دانشگاه دوک در دورهام کارولینا شمالی را برعهده گرفت.
خوشبختانه آثار مختلف دورفمن به زبان فارسی برگرندانده شدهاند و عناوینی مانند اداره جبران عمر، خانه ام آتش گرفته است، بیوه ها، شورش خرگوش ها، اعتماد، خلوت پیکاسو، شکستن طلسم وحشت و آلگرو در دسترس مخاطبان این نویسنده قرار گرفتهاند.
“گویا اجتناب ناپذیر بود؛ چراکه در یک دوره ،زندگی سه بار موطنم را از دست دادم. تلاش برای خودکاوی که ذاتاً با ماهیت وجودی انسان قرین است، برای من باید با پارههایی از رسیدنها و بازگشتنها و عزیمتها قد میکشید و میبالید و ماهیت ذاتی بغرنجی را پیچیدهتر میکرد که تکتک بهخاطرآوردنها، تکتک خاطرهها با آن مواجهاند.
شاید زندگی برای جسم و برای اداراتی که رخدادها و اوراقی مثل تولدها، ازدواجها، مرگها، گذرنامهها، برگههای مالیاتی، اخراجها و شناسنامهها را ثبت و ضبط میکنند، روندی خطی داشته باشد؛ اما خاطره به این بازی تن نمیدهد و همواره میل به نظم را به زانو در میآورد.
پس، برای خوانندگانی که شاید در همراهی با شخصیت اصلی در تقلایش برای پیدا کردن راهی به درون و بیرون هزارتوی به خاطرآوردنها، احساس سردرگمی کنند، جدولی زمانی، فهرستی از رویدادهای اصلی در قالبی منظم، در انتهای کتاب آمده است.
تأکید ندارم خوانندگان از این گاهشمار کمک بگیرند؛ اما چگونه من از بین همه آدمها بتوانم سرگشتگان صحرا را از نیمنگاهی به ستارگانی نهی کنم که شاید آنان را به پناهگاهی امن برساند؟”
نظرات مشتریان
بررسیها
امتیازات
میانگین رتبهبندی مشتریان