کتاب من از یادت نمی کاهم مارتیتا

درباره نویسنده کتاب من از یادت نمی کاهم مارتیتا

Sandra Cisneros

ساندرا سیسنروس نویسنده، شاعر و فعال اجتماعی آمریکایی مکزیکی تبار است که به خاطر نوشتن رمان “خانه در خیابان منگو” به شهرت رسید. او در آثار خود به موضوعاتی مانند فقر، تبعیض و تجربیات زنان لاتین تبار در آمریکا می‌پردازد. سیسنروس جوایز ادبی معتبری را از آن خود کرده است، از جمله جایزه کتاب آمریکا و جایزه پن/ناباکوف (PEN/Nabokov) برای دستاوردهای ادبی. تجربیات شخصی سیسنروس به عنوان یک زن لاتین تبار در آمریکا، به او این امکان را داده است تا با صداقت و عمق به موضوعات مهمی مانند هویت، فرهنگ و مهاجرت در آثارش بپردازد.

درس‌هایی از گذشته

کتاب من از یادت نمی کاهم مارتیتا در سه بخش روایت می‌شود. بخش اول، خاطره کورینا از زمانی است که این سه دوست با هم در پاریس گذرانده‌اند، شهری که آنقدر ستایش شده، اما از بسیاری جهات برای آنها آنقدر بدشگون هم بوده است. مارتا در نامه‌ای به کورینا می‌پرسد: “چند روز بود که همدیگر را می‌شناختیم؟” اما طول زمانی مهم نیست. آنها سه نفر بودند، نوعی خانواده. کورینا اغلب به یاد می‌آورد که چگونه در تلاش برای گذراندن هر روز، هر سه منتظر اتفاقی بودند، منتظر چیزی بزرگتر، منتظر زندگی واقعی. و آن حفره‌ی در قلبش، پوچی تنهایی را به یاد کورینا می‌آورد.

بخش دوم داستان در قالب مجموعه‌ای از نامه‌های مارتا و پائولا به کورینا روایت می‌شود که تغییرات زندگی‌شان در شغل، مکان و معشوقان زندگی کورینا در شیکاگو را به روز می‌کند. و بخش آخر، کورینا است که برای مارتا، گویی که حضور دارد، اگرچه نیست، درباره تغییراتی که در زندگی خودش رخ داده است، می‌گوید.

حضور پررنگ شیکاگو

شیکاگو، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، حضوری پررنگ در آثار ساندرا سیسنروس داشته است. این شهر جایی است که خانواده‌اش در آن خانه ساختند و پیشرفت کردند، اما مهم‌تر از آن، جایی است که مدت‌ها سیسنروس و روح شاعرانه‌اش را سرکوب می‌کرد. در سال ۲۰۰۲، در مصاحبه‌ای گفت: “درباره شیکاگو احساس غمگینی و شکست می‌کنم. این شهر مرا ناامید می‌کند.”

چرا کتاب من از یادت نمی کاهم مارتیتا را بخوانیم؟

• سبک نگارش شاعرانه و زیبا: سیسنروس با استفاده از زبانی شاعرانه و تصاویر زیبا، دنیایی جذاب و خیال‌انگیز را برای خواننده خلق می‌کند.
• شخصیت‌پردازی قوی: شخصیت‌های داستان به خوبی پرداخته شده‌اند و خواننده می‌تواند با آنها همذات پنداری کند.
• روایت غیرخطی جذاب: استفاده از تکنیک فلش بک باعث ایجاد تعلیق و کنجکاوی در خواننده می‌شود.
• کاوش در موضوعات مهم انسانی: رمان به موضوعات مهمی مانند دوستی، عشق، هویت و گذر زمان می‌پردازد.

در پایان

کتاب من از یادت نمی کاهم مارتیتا نوشته ساندرا سیسنروس مانند نامه‌ای دیرهنگام برای یکی از دوستان عزیز اوست. داستانی در باب خاطره و دوستی، همراه با تجربیاتی که زنان جوان به عنوان مهاجر با آن روبرو هستند. مانند تمام آثار سیسنروس، این داستان نیز با صمیمیت و لطافت روایت می‌شود و ادای احترامی است به نیروی دوستی در دوران جوانی.