کتاب مرگ به وقت بهار

کتاب مرگ به وقت بهار

شناسه محصول: K-197807

۲,۱۵۰,۰۰۰ ریال ۱,۸۲۷,۵۰۰ ریال

موجود

با عضویت در سایت می‌توانید از آخرین اخبار، محصولات تازه و جشنواره‌های تخفیفی باخبر شوید!

ارسال کالا
ارسال فوری | ارسال رایگان:

تحویل به پیک کمتر از یک ساعت پس از ثبت سفارش | ارسال رایگان با پست برای خریدهای بالای ۵۰۰ هزار تومان

کتاب مرگ به وقت بهار

کتاب مرگ به وقت بهار

۲,۱۵۰,۰۰۰ ریال ۱,۸۲۷,۵۰۰ ریال

۲,۱۵۰,۰۰۰ ریال ۱,۸۲۷,۵۰۰ ریال

معرفی کتاب مرگ به وقت بهار

مدفون در جنگل مرگ!

کتاب مرگ به وقت بهار رمانی ناتمام از نویسنده کاتالان مرسه رودوردا است. این کتاب اولین بار در سال ۱۹۸۶ به زبان کاتالان با عنوان La mort i la primavera منتشر شد. در سال ۲۰۰۹، ترجمه انگلیسی آن توسط مارتا تنت، از سوی انتشارات Open Letter Books منتشر شد. رودوردا این اثر را در اوایل دهه ۱۹۶۰، زمانی که در تبعید بود، نوشت و گمان می‌رود که این کتاب محکومیتی بر توتالیتاریسم و تجربه رودوردا از نازیسم در طول جنگ جهانی دوم باشد.
مرسه رودوردا (۱۹۰۸-۱۹۸۳)، یکی از برجسته‌ترین نویسندگان قرن بیستم کاتالونیا، در آخرین رمان خود، مرگ به وقت بهار (۱۹۸۶)، تصویری تکان‌دهنده و نمادین از جامعه‌ای ارائه می‌دهد که در آن، مرگ نه تنها پایان زندگی، بلکه محور اصلی هویت اجتماعی است. این رمان، که پس از مرگ نویسنده منتشر شد، به سرعت به یکی از مهم‌ترین آثار ادبی کاتالان و اسپانیا تبدیل شد.

خلاصه رمان مرگ به وقت بهار

مرگ به وقت بهار داستان پسری جوانی را روایت می‌کند که در روستایی عجیب و رازآلود زندگی می‌کند. راوی، شاهد مرگ فجیع پدر و مادرش است. روستاییان رسوم خشن متعددی دارند، مانند مجبور کردن یک مرد جوان به شنا در آبخوان زیرزمینی شهر در هر سال، و دفن روستاییان در درختان. این روستا با آداب و رسوم خاص و اغلب خشن خود، در دره‌ای محصور بین کوه‌ها و رودخانه‌ای خروشان قرار دارد. یکی از این رسوم عجیب این روستا، پر کردن دهان مردگان با سیمان است تا از فرار روح آنها جلوگیری شود.

در ادامه داستان مرگ به وقت بهار راوی با مرگ پدرش، که کدخدای روستا بود، مواجه می‌شود و سپس طبق رسوم روستا با همسر جوان پدرش ازدواج می‌کند. با پیشرفت داستان، راوی بیشتر و بیشتر درگیر جنگل مرگ می‌شود، جایی که اهالی شهر در آن دفن می‌شوند.

معرفی مرسه رودوردا نویسنده رمان مرگ به وقت بهار

مرسه رودوردا (۱۹۰۸-۱۹۸۳) یکی از برجسته‌ترین نویسندگان قرن بیستم کاتالونیا و اسپانیا به شمار می‌رود. او که در بارسلونا متولد شد، به عنوان یکی از مهم‌ترین چهره‌های ادبیات کاتالان شناخته می‌شود و آثارش به بیش از سی زبان ترجمه شده است.

زندگی رودوردا با وقایع تاریخی مهمی همراه بود. او در دوران جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶-۱۹۳۹) مجبور به ترک کشورش شد و بیشتر عمر خود را در تبعید گذراند. ابتدا به فرانسه رفت و سپس در سوئیس اقامت گزید. این دوران تبعید تأثیر عمیقی بر زندگی و آثار او گذاشت.

سبک نوشتاری رودوردا با زبان شاعرانه، تصاویر قوی و نمادپردازی عمیق شناخته می‌شود. او در آثارش اغلب به مسائل هویت، تنهایی، و تجربه زنان می‌پردازد. رودوردا توانایی خاصی در ترکیب واقعیت و خیال داشت و از این طریق، داستان‌هایی خلق می‌کرد که در عین حال که عمیقاً شخصی بودند، مفاهیم جهانی را نیز در بر می‌گرفتند.

 

بررسی رمان مرگ به وقت بهار اثر مرسه رودوردا

مرسه رودوردا با استفاده از زبانی شاعرانه و تصاویر قدرتمند، جهانی را خلق می‌کند که در آن مرز بین زندگی و مرگ، طبیعت و تمدن، مبهم و درهم‌تنیده است. نویسنده با استفاده از نمادگرایی غنی، مفاهیم عمیقی چون هویت، قدرت، و مرگ را مورد کاوش قرار می‌دهد.

  • مرگ و هویت: تحلیلی بر ساختار اجتماعی

در رمان مرگ به وقت بهار، رودوردا جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن، مرگ نه تنها پایان زندگی، بلکه عنصری اساسی در شکل‌گیری هویت فردی و جمعی است. آیین پر کردن دهان مردگان با سیمان، نمادی قدرتمند از تلاش جامعه برای کنترل حتی پس از مرگ است. این عمل می‌تواند به عنوان استعاره‌ای برای سرکوب فردیت و آزادی بیان در نظر گرفته شود.

رودوردا می‌نویسد:

 “وقتی کسی می‌میرد، دهانش را با سیمان پر می‌کنند تا روحش نتواند فرار کند و به بدن دیگری وارد شود.”

این جمله نشان‌دهنده ترس جامعه از تغییر و دگرگونی است. روح، که نماد فردیت و اندیشه است، باید محصور و کنترل شود، حتی پس از مرگ. این می‌تواند اشاره‌ای به سرکوب سیاسی و اجتماعی در اسپانیای دوران فرانکو باشد، که رودوردا آن را تجربه کرده بود.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است: آیا جامعه‌ای که تا این حد بر کنترل مرگ تمرکز دارد، می‌تواند به زندگی اجازه شکوفایی دهد؟ رودوردا با ترسیم چنین جامعه‌ای، خواننده را به تفکر درباره رابطه بین کنترل اجتماعی و آزادی فردی وا می‌دارد.

  • طبیعت، جامعه و مرگ: سه‌گانه‌ای در تعارض

یکی از جنبه‌های قابل توجه “مرگ در بهار”، تصویر پیچیده‌ای است که رودوردا از رابطه بین طبیعت، جامعه و مرگ ارائه می‌دهد. در این رمان، طبیعت اغلب به عنوان نیرویی بی‌رحم و غیرقابل کنترل تصویر می‌شود، در حالی که جامعه تلاش می‌کند با آیین‌ها و رسوم خود، کنترلی بر مرگ اعمال کند.

رودوردا از زبان راوی جوان می‌نویسد:

“رودخانه همیشه در جریان بود، گاهی آرام و گاهی خروشان. مردم می‌گفتند که روح‌های مرده در آن شنا می‌کنند.”

این تصویر نشان می‌دهد که چگونه طبیعت (رودخانه) و مرگ (روح‌های مرده) در هم آمیخته‌اند، در حالی که جامعه تلاش می‌کند با افسانه‌ها و باورها، این پدیده‌ها را توضیح دهد و کنترل کند.

سوال مهمی که در اینجا مطرح می‌شود این است: آیا تلاش انسان برای کنترل مرگ و طبیعت، در نهایت به شکل‌گیری جامعه‌ای سالم منجر می‌شود یا برعکس، باعث ایجاد ساختارهای اجتماعی مخرب می‌گردد؟ رودوردا با نشان دادن پیامدهای منفی این کنترل افراطی، خواننده را به تفکر درباره رابطه انسان با طبیعت و مرگ وا می‌دارد.

  • تکنیک‌های روایی و سبک نوشتاری رودوردا

رودوردا در کتاب مرگ به وقت بهار از تکنیک‌های روایی پیچیده‌ای استفاده می‌کند تا مفاهیم عمیق خود را بیان کند. استفاده از راوی کودک، که با نگاهی ساده اما عمیق به جهان اطراف خود می‌نگرد، به نویسنده اجازه می‌دهد تا رسوم عجیب جامعه را بدون قضاوت مستقیم توصیف کند.

زبان شاعرانه و تصاویر نمادین رودوردا، عنصر کلیدی دیگری در سبک نوشتاری او است. او می‌نویسد:

 “برگ‌ها مانند پروانه‌های سبز می‌رقصیدند و مرگ در هوا معلق بود.”

این جمله نشان‌دهنده توانایی رودوردا در ترکیب زیبایی طبیعت با حضور دائمی مرگ است. این سبک نوشتاری، خواننده را در فضایی سوررئال و نمادین غوطه‌ور می‌کند که در آن، مرز بین واقعیت و خیال مبهم است.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است: چگونه سبک روایی و زبان شاعرانه رودوردا به بیان مفاهیم پیچیده اجتماعی و فلسفی کمک می‌کند؟ آیا این سبک نوشتاری، راهی برای فرار از سانسور و بیان انتقادات اجتماعی در دوران دیکتاتوری فرانکو بوده است؟

نتیجه‌گیری

رمان مرگ به وقت بهار اثری قدرتمند و تأثیرگذار است که خواننده را به چالش می‌کشد تا درباره مفاهیم عمیق زندگی، مرگ، و جامعه تأمل کند. رودوردا با خلق جهانی سوررئال اما عمیقاً انسانی، پرسش‌هایی اساسی درباره ماهیت وجود و روابط انسانی مطرح می‌کند.

این رمان برای خوانندگانی که به دنبال اثری عمیق، چالش‌برانگیز و از نظر ادبی غنی هستند، بسیار مناسب است. کتاب مرگ به وقت بهار نه تنها شاهکار رودوردا، بلکه یکی از آثار برجسته ادبیات قرن بیستم است که همچنان قدرت خود را برای تأثیرگذاری بر خواننده حفظ کرده است.

ناشر:
مؤلف:
مترجم:
اندازه کتاب:
نوع جلد: