“«دنیای قشنگ نو» نمایانترین اثر هاکسلی است. بعضی از منتقدان طنز این کتاب را بیش از حد تلخ و تند میدانند. پرخاش توفندهای که هاکسلی به صنعتگرایی دیوانهوار انسان امروز میکند، در عین حال هم امید او را به بشر و هم نومیدی او را از بشر نشان میدهد. به یک اعتبار در تحلیل آخر، این کتاب را باید خوشبینانه دانست زیرا با وجود تهدید همه جانبهای که حیات بشر را احاطه کرده است، هاکسلی به بقای او اعتقاد دارد. از طرف دیگر شاید بتوان گفت که هاکسلی «امروز» را هجو میکند نه آینده را. ناکجاآباد فردای او همین خرابآباد امروز ماست. «دنیای قشنگ نو» از اعقاب جمهوریت افلاطون است و به گفته یکی از ناقدان، هاکسلی اتوپیا را از آن جهت علم میکند که دیگر هرگز علم نشود. آخرین سخنش این است که امکان زیستن هست ولی اینگونه زیستن زندگانی نیست.
چون دنیای ما شبیه دنیای اتللو نیست. هلیکوپترها را نمی شود بدون فولاد ساخت – تراژدی را هم نمی شود بدون عدم ثبات اجتماعی ساخت. اوضاع دنیا در حال حاضر تثبیت شده است. مردم خوشبختند؛ آنچه را می خواهند به دست می آورند و آنچه را نتوانند به دست بیاورند، نمی خواهند. وضعشان روبهراه است؛ در اماناند؛ هیچ وقت مریض نمی شوند؛ از مرگ پروایی ندارند؛ از شر و شور و پیری بیخبرند، که مایه سعادتشان است؛ وبالی به اسم پدر و مادر ندارند؛ زن یا بچه یا عشاقی هم دل در گرو آن ها ببندند ندارند؛ طوری شرطی می شوند که نمی توانند رفتار غیرمقتضی داشته باشند.
_از متن کتاب_”
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.