مشاهده همه پیشنهادات
0
سبد خرید
ارسال رایگان با پست برای سفارش های بالای ۸۰۰ هزار تومان.

در حال حاضر هیچ محصولی در سبد خرید شما نیست.

چرا از شهر کتاب پاسداران خرید کنیم؟

مشاهده
0
سبد خرید
ارسال رایگان با پست برای سفارش های بالای ۸۰۰ هزار تومان.

در حال حاضر هیچ محصولی در سبد خرید شما نیست.

چرا از شهر کتاب پاسداران خرید کنیم؟

مشاهده
معرفی بهترین رمان های چند آوایی: رمان چند آوایی در ادبیات ایران و جهان

معرفی بهترین رمان های چند آوایی: رمان چند آوایی در ادبیات ایران و جهان

نقد ادبی

رمان چند آوایی مفهومی ادبی است که توسط میخائیل باختین، نظریه‌پرداز ادبی روس، مطرح شد. این مفهوم به نوعی از رمان اشاره دارد که در آن صداهای متعدد و دیدگاه‌های مختلف، اغلب با تنش و تضاد درونی، در کنار هم قرار می‌گیرند. در یک رمان چند آوایی، راوی صرفاً یک ناظر یا گزارشگر رویدادها نیست، بلکه خود شخصیت‌ها با صداهای منحصربه‌فردشان روایت را پیش می‌برند.

باختین معتقد بود که رمان های سنتی تک‌صدایی هستند، به این معنا که روایت تحت سلطهٔ دیدگاه واحد و منسجم راوی قرار دارد. در مقابل، رمان چند آوایی فضایی را برای گفت‌وگو و جدال بین آراء و عقاید مختلف فراهم می‌کند و خواننده را درگیر فرایند تفسیر و کشف معنا می‌کند.

ویژگی‌های رمان چند آوایی

رمان چند آوایی را می‌توان با چند ویژگی کلیدی از سایر رمان‌ها متمایز کرد:

چندصدایی: همانطور که گفته شد، حضور پررنگ صداهای متعدد و دیدگاه‌های گوناگون، هستهٔ اصلی رمان چند آوایی است. این صداها می‌توانند متعلق به شخصیت‌های اصلی، شخصیت‌های فرعی، راویان غیرقابل اعتماد، و حتی جریان سیال ذهن شخصیت‌ها باشند.

  • دیالوگ (گفت‌وگو)محوری: در رمان چند آوایی، گفت‌وگو صرفاً ابزاری برای پیشبرد روایت نیست، بلکه به فضایی برای رویارویی و تضاد بین دیدگاه‌های مختلف تبدیل می‌شود. شخصیت‌ها با یکدیگر به جدل و مجادله می‌پردازند و خواننده شاهد تبادل استدلال‌ها و مناظره‌های فکری آن‌ها می‌شود.

  • عدم قطعیت و ابهام: رمان چند آوایی پاسخی قطعی و نهایی به پرسش‌های خواننده نمی‌دهد. روایت از طریق دیدگاه‌های متعدد و گاه متناقض شکل می‌گیرد و خواننده را با ابهام و تردید روبرو می‌کند. او باید به‌طور فعالانه در فرایند تفسیر متن مشارکت کند و معنای نهایی را از دل گفت‌وگوها و تعاملات شخصیت‌ها بیرون بکشد.

  • کارناوال‌گرایی: باختین مفهوم کارناوال را از جشن‌های مردمی قرون وسطی وام می‌گیرد. در رمان چند آوایی، سلسله‌مراتب و قواعد ادبی زیر سؤال می‌رود و نوعی فضای برهم‌زنندهٔ نظم و ساختار حاکم می‌شود. شخصیت‌های فرودست و حاشیه‌ای صدا پیدا می‌کنند و گفتمان‌های مسلط به چالش کشیده می‌شوند.

None

۱.۱. باختین: نظریه رمان چندآوایی و آثار داستایوفسکی

فیودور داستایوفسکی، نویسنده‌ی شهیر روس، از نظر باختین، تجسم‌بخش برجسته‌ی رمان چند آوایی است. باختین با تحلیل رمان های داستایوفسکی، به مفهوم کارناوال در این آثار دست یافت. کارناوال، برگرفته از جشن‌های دوره‌ای در قرون وسطی، فضایی را به وجود می‌آورد که در آن هنجارها و سلسله مراتب اجتماعی به طور موقت از بین می‌روند و مردم با رقص، آواز و شوخی، به نقد و تمسخر نظم موجود می‌پردازند.

باختین این عنصر را در آثار داستایوفسکی به وضوح مشاهده می‌کند. در رمان‌هایی مانند جنایت و مکافات، برادران کارامازوف و ابله، شخصیت‌ها در فضایی آشفته و پرالتهاب به گفت‌وگو می‌پردازند، ایده‌های متضاد را به چالش می‌کشند و در جدالی دائمی برای اثبات حقانیت خود به سر می‌برند.

این گفت‌وگوی آزاد و بی‌قید و بند، رمان های داستایوفسکی را به عرصه‌ای برای تبادل آراء و اندیشه‌های گوناگون تبدیل می‌کند. در این فضا، خواننده نیز به مثابه‌ی یک تماشاگر در کارناوال، به تماشای این جدال‌ها و تضادها می‌نشیند و در فرایند معناآفرینی متن مشارکت می‌کند.

باختین معتقد بود که داستایوفسکی با خلق رمان چند آوایی ، ادبیات را به سطحی عمیق‌تر از واقعیت انسانی رهنمون کرده است. در رمان چندآوایی داستایوفسکی، انسان‌ها نه صرفاً موجوداتی مطیع نظم اجتماعی، بلکه سوژه‌هایی فعال و دارای آگاهی هستند که در گفت‌وگویی دائمی با یکدیگر و با جهان پیرامون خود، هویت و معنای زندگی خود را می‌آفرینند.

۱.۲. اهمیت رمان چند آوایی

رمان چند آوایی درک ما از جهان و روابط انسانی را عمیق‌تر می‌کند. با قرار گرفتن در معرض دیدگاه‌های مختلف، خواننده می‌تواند پیچیدگی‌های واقعیت را بهتر درک کند و از نگاه تک‌بعدی به مسائل رهایی یابد.

علاوه بر این، رمان چند آوایی به تقویت تفکر انتقادی و مهارت‌های تحلیل خواننده کمک می‌کند. خواننده با مواجه شدن با روایت‌های متناقض، قدرت ارزیابی و سنجش آن‌ها را پیدا می‌کند و می‌آموزد که به دنبال معنای پنهان در پس کلمات باشد.

از نظر تاریخی، رمان چند آوایی نقشی مهم در توسعهٔ رمان مدرن بازی کرد. با ظهور این مفهوم، نویسندگان جسارت بیشتری برای خلق روایت‌های چندوجهی و شخصیت‌های پیچیده پیدا کردند. رمان چند آوایی، ادبیات را از قالب‌های سنتی رهایی بخشید و امکان بازنمایی گسترده‌تر و واقعی‌تر از تجارب بشری را فراهم ساخت.

۲. معرفی و بررسی ده نمونه از رمان چند آوایی

برای درک بهتر مفهوم رمان چند آوایی، مروری خواهیم داشت بر آثاری که نمونه‌ی مناسبی از این رمان چند صدایی هستند تا به طور ملموس ویژگی‌های این نظریه در ادبیات را مشاهده کنیم.

عکس کتاب برادران کارامازوف

۲.۱. ۱: برادران کارامازوف: بهترین نمونه رمان چند آوایی

رمان برادران کارامازوف اثر ماندگار فئودور داستایوفسکی نویسنده شهیر روس، به حق یکی از ستون‌های ادبیات جهان و یک نمونه‌ی خوب از رمان چند آوایی به شمار می رود. این اثر عظیم که در سال ۱۸۸۰ منتشر شد، پرسش های بنیادین در باب ایمان، شک، عدالت، آزادی و سرشت شر را مطرح می کند. در دلِ داستانی جنایی و معمایی، داستایوفسکی تصویری عمیق و چندلایه از جامعه روسیه در قرن نوزدهم ارائه می دهد.

داستان برادران کارامازوف در روسیه قرن نوزدهم روایت می‌شود. فیودور کارامازوف، پیرمردی شهوت‌ران و لجام‌گسیخته، در راس ماجرا قرار دارد. او سه پسر به نام‌های دیمیتری، ایوان، و آلیوشا دارد که هر یک شخصیتی منحصر به فرد و جهان‌بینی متفاوتی را نمایندگی می‌کنند.

  • دیمیتری: فرزند شرعی و محبوب مردم شهر است. او شخصیتی عجول  و احساساتی دارد و به شدت با پدرش درگیر است.

  • ایوان: فرزند دوم، تحصیل‌کرده و روشنفکری بی‌خداست. او به دلیل منطق سرد و استدلال‌های پوچ‌گرایانه‌اش، شخصیتی پیچیده و منفور به نظر می‌رسد.

  • آلیوشا : کوچک‌ترین فرزند، شخصیتی مذهبی و معنوی دارد. او در تلاش است تا ایمان خود را حفظ کرده و میان برادرانش میانجی‌گری کند

در کنار این شخصیت‌های محوری، افراد دیگری همچون اسمردیاکوف، خدمتکار مرموز فیودور، کاترینا ایوانونا، معشوقه سابق او، و زوسیما، راهب خردمند و زاهد، در پیرنگ داستان نقش‌آفرینی می‌کنند. داستایوفسکی با مهارت کم‌نظیری به خلق شخصیت‌های چندبعدی و پویا پرداخته است. خواننده در مواجهه با آن‌ها، نه با قهرمانان و ضدقهرمانان مطلق، بلکه با انسان‌هایی با تضادها، ضعف‌ها، و قوت‌های درونی روبرو می‌شود.

یکی از ویژگی‌های برجسته رمان برادران کارامازوف، چندآوایی یا چندصدایی بودن آن است. در این رمان، داستایوفسکی به جای روایت داستان از یک زاویه دید واحد، به هر یک از شخصیت‌های اصلی اجازه می‌دهد تا جهان‌بینی و عقاید خود را به طور مستقل بیان کنند.

در این میان، صدای راوی به عنوان یک ناظر بی‌طرف عمل می‌کند و از دخالت مستقیم در مباحث خودداری می‌کند. چند زبانی  بودن برادران کارامازوف به رمان عمق و پیچیدگی می‌بخشد و آن را به اثری فراتر از یک داستان جنایی تبدیل می‌کند.

عکس کتاب صد سال تنهایی

۲.۲. ۲. صد سال تنهایی: رمان چند آوایی جادویی

رمان صد سال تنهایی اثر جاودان گابریل گارسیا ماركز شاهکاری ادبی به شمار می‌آید که با تلفیق درخشان عناصر رئالیسم جادویی، حماسه خانوادگی و روایت  چند آوایی، خواننده را به دل تاریخ، اسطوره و سرنوشت خاندان بنیانگذار دهکده‌ی ماکوندو می‌برد. این اثر عظیم که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد، با نثری مسحورکننده، روایتگر فراز و نشیب‌های زندگی اعضای خانواده‌ی بوئندیا در طی چند نسل است و تصویری بدیع از تنهایی، عشق، جنگ، و تکرار سرنوشت در گذر زمان به دست می‌دهد.

رمان با ماجراهای خوزه آرکادیو بوئندیا و همسرش، اورسولا ایگاران، آغاز می‌شود. آن‌ها به همراه گروهی از مهاجران، دهکده‌ی دورافتاده‌ی ماکوندو را بنا می‌گذارند. ماکوندو در ابتدا مکانی منزوی و دست‌نخورده است؛ جایی که ساکنانش با دنیای بیرون ارتباط چندانی ندارند. با ورود کولی‌های دوره‌گرد و اختراعات عجیب‌شان، نخستین جرقه‌های رئالیسم جادویی در داستان زده می‌شود. این کولی‌ها آهنرباهایی با قدرت‌های عجیب، دستگاه حافظه، و دستگاهی برای دیدن گذشته را به ماکوندو می‌آورند.

گارسیا ماركز از طریق عناصر جادویی، به نقد تاریخ آمریکای لاتین، اسطوره‌شناسی، باورهای عامیانه، و سرنوشت محتوم انسان می‌پردازد. او نشان می‌دهد که چگونه واقعیت می‌تواند به مثابه افسانه‌ای جادویی و غیرقابل باور باشد و در عین حال، ریشه در اعماق باورها و تجربیات انسانی داشته باشد.

در رمان صد سال تنهایی نیز شاهد ویژگی‌های رمان چند آوایی باختین هستیم. گارسیا ماركز با روایت داستان از زوایای دید مختلف شخصیت‌ها، به خواننده اجازه می‌دهد تا با دیدگاه‌ها و تجربیات گوناگون آشنا شده و درک خود را از وقایع داستان بسازد.

علاوه بر این، راوی داستان نیز نقشی کلیدی در ایجاد گفتمان چند آوایی ایفا می‌کند. راوی در صد سال تنهایی شخصیتی دانای کل است که از سرنوشت خاندان بوئندیا و تاریخ ماکوندو آگاه است. با این حال، راوی صرفاً به بازگویی وقایع نمی‌پردازد، بلکه دیدگاه‌ها و تفاسیر خود را نیز به داستان می‌افزاید.

این امر، به ایجاد تنش و تضاد در روایت کمک می‌کند و خواننده را به تأمل و تفکر در مورد معنای واقعی داستان وادار می‌کند.

در نهایت، می‌توان گفت که نظریه‌ی رمان چند آوایی باختین در صد سال تنهایی به غنا و عمق داستان می‌افزاید و به خواننده امکان می‌دهد تا درک عمیق‌تر و پیچیده‌تری از شخصیت‌ها، وقایع و مضامین رمان داشته باشد.

عکس کتاب محاکمه

۲.۳. ۳: محاکمه : تلاشی برای درک حقیقت

رمان محاکمه، که نگارش آن در سال ۱۹۱۵ به پایان رسید، هرگز در زمان حیات کافکا منتشر نشد و انتشار آن به سال ۱۹۲۵ موکول گردید. این رمان روایت‌گر داستان یوزف کا، بانکداری گرفتار در چنگال یک دادگاه مبهم و ناشناخته است. در ابتدای رمان، یوزف کا بدون اطلاع از جرم خود، بازداشت می‌شود. تلاش‌های او برای درک ماهیت اتهام و یافتن راهی برای تبرئه شدن، در مقابل دیوار بلند بوروکراسی و بی‌تفاوتی کارمندان دادگاه به بن‌بست می‌خورد. با پیشروی داستان، یوزف کا درگیر شبکه‌ای از روابط پیچیده و سلسله مراتبی مبهم می‌شود که در آن، مفهوم قانون معنا و کارکرد خود را از دست می‌دهد.

میخائیل باختین، نظریه‌پرداز برجسته‌ی روس، در مفهوم رمان چند آوایی به این نکته اشاره می‌کند که رمان های بزرگ، متنی چندصدایی هستند که در آنها صداهای مختلف و گاه متضاد با یکدیگر به گفتگو می‌پردازند. باختین معتقد است که در رمان چند آوایی، هیچ صدای واحدی مسلط نیست و خواننده آزاد است که با تمامی صداها و دیدگاه‌های موجود در متن تعامل داشته باشد.

رمان محاکمه را می‌توان نمونه‌ای برجسته از رمان چند آوایی دانست. در این رمان، صداهای مختلفی به گوش می‌رسند: صدای یوزف کا، صدای وکیل لادیو، صدای کشیش زندان، صدای ماموران دادگاه، و صدای راوی. هر یک از این صداها، دیدگاهی متفاوت نسبت به داستان ارائه می‌دهد و خواننده را به تفکر درباره‌ی ماهیت حقیقت و عدالت وا می‌دارد.

علاوه بر این، در رمان محاکمه، شاهد گفتگوی دائمی بین متن و خواننده هستیم. کافکا با خلق فضایی مبهم و آزاردهنده، خواننده را به چالش می‌کشد و او را به کاوش در اعماق متن و یافتن معنای آن ترغیب می‌کند. خواننده در این فرایند، به طور فعال در خلق معنای متن مشارکت می‌کند و تفسیری منحصر به فرد از آن ارائه می‌دهد.

در نهایت، رمان محاکمه را می‌توان به عنوان رمان چند آوایی و گفتگویی تلقی کرد که در آن، صداهای مختلف با یکدیگر به بحث و گفتگو می‌پردازند و خواننده را به تفکر درباره‌ی مفاهیمی عمیق و بنیادی وا می‌دارد.

عکس کتاب الویس

۲.۴. ۴. اولیس: رمان چند آوایی و کارناوالگری

اولیس روایتگر یک روز (۱۶ ژوئن ۱۹۰۴) از زندگی لئوپولد بلوم، دورگه مجارستانی یهودی و تبلیغ‌چی میانسال ساکن دوبلین، و استیون ددالوس، دانشجوی جوان و فرزند نویسنده‌ای ناموفق است. رمان با تکنیک جریان سیال ذهن روایت می‌شود و به خواننده اجازه می‌دهد تا به افکار و احساسات درونی این دو شخصیت  و گاه شخصیت‌های فرعی دیگر به صورت لحظه‌ای دسترسی پیدا کند.

جویس با زیر پا گذاشتن ساختار روایی سنتی، روایت را به صورت غیرخطی و با الهام از ادیسه هومر پیش می‌برد. هر فصل از اولیس با یکی از قسمت‌های ادیسه مطابقت دارد و ماجراهای بلوم و ددالوس را با سرگردانی‌های ادیسه در مسیر بازگشت به ایتاکا تطبیق می‌دهد.

در رمان چند آوایی، صداهای متعدد و جهان‌بینی‌های مختلف شخصیت‌ها به شکلی هم‌ارز در کنار هم قرار می‌گیرند و گفتگویی پویا و تنش‌آلود میان آنها شکل می‌گیرد. رمان اولیس را می‌توان نمونه‌ای درخشان از رمان چند آوایی دانست.

جویس با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن، به خواننده امکان می‌دهد تا با افکار و احساسات درونی تک‌ تک شخصیت‌ها آشنا شود. این شخصیت‌ها نه تنها در کنش و واکنش بیرونی، بلکه در سطح درونی نیز با یکدیگر در گفتگو و جدال هستند.

علاوه بر گفتگوی درونی شخصیت‌ها، جویس با ارجاعات گسترده به متون و اساطیر مختلف، صداهای گفتمانی دیگری را نیز به متن خود وارد می‌کند. این ارجاعات، گفتگویی میان اولیس و دیگر متون ادبی برقرار کرده و لایه‌های معنایی تازه‌ای به اثر می‌بخشد.

کارناوال ذهن و برهم‌ریختگی نظم

باختین مفهوم دیگری به نام «کارناوال» را در تحلیل رمان چند آوایی مطرح می‌کند. همان‌طور که گفتیم کارناوال فضایی است که در آن نظم و سلسله‌مراتب اجتماعی به هم می‌خورد و خنده و شوخی جایگزین جدیت و رسمی‌گری می‌شود. جویس با استفاده از تکنیک‌های روایی نوآورانه، فضایی کارناوال‌وار در ذهن شخصیت‌ها و در کل رمان اولیس ایجاد می‌کند.

جناس، واج‌آرایی، و دیگر بازی‌های زبانی به وفور در اولیس به کار رفته‌اند و نظم و منطق زبان را برهم می‌زنند. این برهم‌ریختگی زبانی، بازتابی از آشفتگی و سیالیت ذهن انسان به شمار می‌رود. همچنین، جویس با برهم زدن توالی زمانی و خط روایت، خواننده را از چارچوب‌های زمانی و مکانی مرسوم خارج می‌کند و به او تجربه‌ای سیال و چندبعدی از زمان و مکان ارائه می‌دهد.

فضای کارناوال‌وار اولیس، بازتابی از بحران‌های هویتی و اجتماعی انسان مدرن است. با برهم ریختن ارزش‌ها و نظم سنتی، جویس خواننده را به بازاندیشی در مفاهیم تثبیت‌شده و جستجوی معنا در دنیای آشوب‌ناک فرامی‌خواند.

عکس کتاب جنگ و صلح

۲.۵. ۵. جنگ و صلح: یک روایت همه جانبه از رمان چند آوایی

جنگ و صلح روایتی موازی از وقایع تاریخی مهم روسیه، از جمله لشکرکشی ناپلئون به این کشور در سال ۱۸۱۲، را به تصویر می‌کشد. تولستوی با دقتی مثال‌زدنی جزئیات این رویدادها را شرح می‌دهد و خواننده را با فضای به وجود آمده در جامعهٔ آن زمان آشنا می‌کند. در کنار این وقایع تاریخی، نویسنده به زندگی و دغدغه‌های اقشار مختلف جامعه، از اشراف‌زادگان بلندپایه تا سربازان ساده، می‌پردازد. او با نگاهی موشکافانه، تأثیر جنگ بر زندگی مردم عادی را به نمایش می‌گذارد و تصویری تلخ و گزنده از ویرانی و کشتار به جا می‌گذارد.

عشق نیرویی قدرتمند است که در سراسر جنگ و صلح جریان دارد. تولستوی با ظرافت و دقتی کم‌نظیر، طیف گسترده‌ای از روابط عاطفی را به تصویر می‌کشد. از عشق‌های پرشور و آتشین تا عشق‌های عمیق و پایدار، همه در این رمان عظیم جای گرفته‌اند. نویسنده با ظرافت به چالش‌ها و موانعی که بر سر راه عشق قرار می‌گیرند می‌پردازد و نشان می‌دهد که این نیروی قدرتمند تا چه حد می‌تواند در زندگی انسان‌ها مؤثر باشد.

جنگ و صلح در عین حال به واکاوی مفاهیمی مانند مرگ، زندگی و سرنوشت می‌پردازد. تولستوی با به تصویر کشیدن صحنه‌های دلخراش جنگ و مرگ، پوچی و بی‌معنایی این مفاهیم را آشکار می‌کند. او از خواننده می‌پرسد که در دنیایی که مرگ و نابودی در کمین انسان‌هاست، چگونه می‌توان معنا و مفهومی برای زندگی یافت؟

در پس زمینهٔ روایت تاریخی جنگ و صلح، شاهد جستجوی شخصیت‌ها برای رستگاری و یافتن معنای زندگی هستیم. تولستوی با به تصویر کشیدن تجربیات روحانی و فلسفی شخصیت‌های رمان، نشان می‌دهد که انسان‌ها در گذر زمان به دنبال یافتن پاسخ‌هایی برای پرسش‌های بنیادین دربارهٔ وجود خود هستند.

تولستوی با به کارگیری گفت‌وگوهای فراوان و ارائهٔ دیدگاه‌های مختلف از سوی شخصیت‌ها، از روایتگری مطلق پرهیز می‌کند. او خواننده را در جایگاه قضاوت قرار نمی‌دهد و به او اجازه می‌دهد تا با در نظر گرفتن صداهای گوناگون، برداشت خود را از ماجرا شکل دهد. این تعدد صداها، به عمق و غنای روایت می‌افزاید و خواننده را با طیف متنوعی از تفکرات و اندیشه‌ها روبرو می‌کند.

عکس کتاب مرشد و مارگاریتا

۲.۶. ۶: مرشد و مارگاریتا : گفتگویی میان ایده‌ها

رمان مرشد و مارگاریتا نوشته میخائیل بولگاکف، نویسنده شهیر روس، اثری ادبی است که در عین حال که خواننده را با مسکو در دهه ۱۹۳۰ آشنا می‌کند او را با لایه‌های عمیق فلسفی، اجتماعی، و مذهبی نیز درگیر می‌کند. این رمان که شهرت جهانی دارد، ترکیبی درخشان از واقعیت و فانتزی، طنز و تراژدی، و عشق و شیطان است. مرشد و مارگاریتا با نثری شیوا و گیرا، خواننده را به دنیایی می‌کشاند که در آن مرزهای خیر و شر، عشق و نفرت، و عقل و جنون در هم می‌آمیزد.

بولگاکف در مرشد و مارگاریتا از نثری شیوا و طنزآمیز بهره گرفته است. او به خوبی از عهده توصیف صحنه‌های خیال‌انگیز و وقایع سورئال برآمده و فضایی وهم‌آلود و گروتسک خلق کرده است. در عین حال، رگه‌هایی از رئالیسم اجتماعی نیز در اثر دیده می‌شود که تصویری تلخ از جامعه شوروی آن دوران را به نمایش می‌گذارد.

در رمان مرشد و مارگاریتا نیز شاهد حضور صداهای متعددی هستیم. صدای استاد، صدای مارگاریتا، صدای وولاند، صدای پونتیوس پیلاطس، صدای مسکو در دهه ۱۹۳۰، و صدای اورشلیم باستان، هر کدام روایت و دیدگاه خاص خود را از داستان ارائه می‌دهند.

این تعدد صداها، رمان مرشد و مارگاریتا را به یک نمونه موفق از رمان چند آوایی تبدیل می‌کند و به خواننده امکان می‌دهد تا از زوایای مختلف به داستان نگاه کند و برداشت‌های خود را از آن داشته باشد.

علاوه بر این، باختین معتقد بود که رمان‌ چند آوایی، رمانی است که در آنها گفتگو و جدل بین ایده‌ها و دیدگاه‌های مختلف رخ می‌دهد. در مرشد و مارگاریتا نیز شاهد گفتگو و جدل بین ایده‌های مختلفی مانند خیر و شر، عشق و نفرت، ایمان و تردید، و واقعیت و فانتزی هستیم.

این گفتگوها، رمان را به اثری پویا و جذاب تبدیل می‌کند و خواننده را به تفکر و تأمل درباره موضوعات مختلف وادار می‌کند.

مفهوم رمان چند آوایی باختین، درک عمیق‌تری از رمان مرشد و مارگاریتا به ما می‌دهد. این مفهوم به ما نشان می‌دهد که چگونه بولگاکف با استفاده از تعدد صداها و گفتگو و جدل بین ایده‌های مختلف، اثری پیچیده و چندلایه خلق کرده است.

علاوه بر این، مفهوم رمان چند آوایی به ما کمک می‌کند تا پیام‌های نهفته در رمان را بهتر درک کنیم. بولگاکف با استفاده از این مفهوم، خواننده را به چالش می‌کشد تا درباره موضوعات مختلف فکر کند و به برداشت‌های خود از داستان برسد.

باختین معتقد است که در رمان های چند آوایی، هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد و هر شخصیت از دریچه دید خود به جهان می‌نگرد. این امر باعث می‌شود که خواننده به جای اتکا به یک روایت واحد، به تفکر و تفسیر روایت‌های مختلف بپردازد و به درک عمیق‌تر رمان دست یابد.

عکس کتاب گتسبی بزرگ

۲.۷. ۷. گتسبی بزرگ: رویارویی با روایت‌های مختلف

گتسبی بزرگ در سال ۱۹۲۵ منتشر شد و به سرعت به یکی از پرفروش‌ترین رمان های زمان خود تبدیل گشت. فیتزجرالد با قلمی شیوا و توصیفاتی دقیق، خواننده را به لانگ آیلند، منطقه‌ای اعیان‌نشین در نیویورک، در اوج جنون‌آمیز سال‌های پس از جنگ جهانی اول می‌برد. راوی داستان، نیک کاراوی، جوان سهام‌دار اهل غرب آمریکا، برای گذراندن تابستان به لانگ آیلند نقل مکان می‌کند. او همسایگی جئی گتسبی، ثروتمند مرموزی که مهمانی‌های مجلل برپا می‌کند، را بر عهده می‌گیرد. در آن سوی خلیج، در منطقه‌ای به نام ایست‌اگ، زندگی اشرافی تام و دیزی بوکانن، زوجی ثروتمند و از اقوام دور نیک، جریان دارد.

در گتسبی بزرگ، صدای راوی یعنی نیک کاراوی نقشی محوری ایفا می‌کند. او به عنوان واسطه‌ی میان دنیای گتسبی و دنیای اشرافی تام و دیزی، خواننده را در جریان رویدادها قرار می‌دهد.

با این حال روایت نیک صرفاً یک دیدگاه واحد نیست. او با پیش‌داوری‌ها و تعصبات خود به روایت داستان می‌پردازد و خواننده را به قضاوت درباره‌ی شخصیت‌ها و رویدادها وا می‌دارد. در مقابل، گتسبی، دیزی، تام و دیگر شخصیت‌ها نیز روایت‌های خاص خود را از داستان ارائه می‌دهند. هر یک از این شخصیت‌ها با انگیزه‌ها، افکار و احساسات خود به روایت ماجرا می‌پردازند و تصویری پیچیده و چندلایه از واقعیت را به خواننده ارائه می‌کنند.

به عنوان مثال، روایت نیک از گتسبی به عنوان فردی عاشق‌پیشه و رؤیایی با روایت تام که او را قاچاقچی و آدمی فاسد می‌داند، در تضاد کامل است. دیزی نیز در روایت نیک زنی رمانتیک و ظریف به نظر می‌رسد، در حالی که در روایت تام شخصیتی بی‌وفا و سطحی معرفی می‌شود. این تضادها خواننده را به چالش می‌کشد و او را به قضاوت درباره‌ی صحت و سقم روایت‌های مختلف وا می‌دارد و این مواجهه با تعدد روایت‌ها همان چیزی است که در نظریه رمان چند آوایی با آن روبروییم.

عکس کتاب گور به گور ویلیام فاکنر

۲.۸. ۸. گور به گور: چند راوی و چند صدا

رمان گور به گور  اثر ویلیام فاکنر به خاطر روایت غیرخطی، جریان سیال ذهن و تعدد راویان، اثری پیشرو و جریان‌ساز در ادبیات مدرن به شمار می‌رود.

گور به گور داستان مرگ مادر خانواده‌ای به نام آدی باندرن و تلاش اعضای خانواده برای رساندن جنازه او به دهکده‌ای برای خاکسپاری است. روایت اما، به همین سادگی خلاصه نمی‌شود. فاکنر با شکستن ساختار خطی روایت، داستان را از دیدگاه چندین راوی پیش می‌برد.

در رمان گور به گور، فاکنر با به‌کارگیری تکنیک‌های روایی متعدد، از جمله تعدد راوی، جریان سیال ذهن و مونولوگ درونی، به زیبایی مفهوم رمان چند آوایی باختین را تجسم می‌بخشد. هر راوی، تصویری خاص از مرگ ادی، خانواده و روابط آن‌ها ارائه می‌دهد. روایت خطی و منسجم جای خود را به روایتی پازل‌گونه می‌دهد که در آن خواننده باید با کنار هم گذاشتن قطعات روایت، به درک عمیق‌تر از داستان و شخصیت‌ها دست پیدا کند.

عکس کتاب بوف کور

۲.۹. ۹. بوف کور: ردپای رمان چند آوایی در ادبیات ایران

صادق هدایت، چهره‌ی جریان‌ساز ادبیات معاصر ایران، با خلق آثار انتقادی و دردمندانه، همواره کوشید تا تصویری تلخ و گزنده از جامعه‌ی عصر خود ارائه دهد. در میان آثار او، رمان بوف کور جایگاهی ویژه دارد. این اثر کوتاه اما عمیق، به واسطه‌ی نثر اکسپرسیونیستی و فضای سورئالیستی‌اش، به دریچه‌ای برای ورود به ژرف‌ناهای روان انسان تبدیل شده است.

بوف کور روایتگر داستان راوی‌ای است که درگیر سرخوردگی عمیق و پوچی زندگی شده است. او در جستجوی عشق و معنایی برای هستی سرگردان است، اما با شکست‌های پی‌درپی مواجه می‌شود. راوی در تلاش برای رهایی از این بن‌بست، به گذشته‌ی خویش پناه می‌برد. مرز میان واقعیت و خیال در بوف کور به هم می‌ریزد و روایت سرشار از نمادها و تصاویر وهم‌آلود می‌شود. فضایی کابوس‌وار و آزاردهنده بر رمان حاکم است که بازتابی از آشفتگی درونی راوی به شمار می‌رود.

بوف کور را می‌توان با تکیه بر نظریه‌ی باختین، رمان چند آوایی به شمار آورد. دلایل این امر عبارتند از:

  • راوی غیرقابل اعتماد: راوی بوف کور شخصیتی پریشان و آشفته است. روایت او سرشار از تناقض و ابهام است. خواننده نمی‌تواند به روایت او به طور کامل اعتماد کند.

  • حضور سایه: در بخش‌هایی از رمان، سایه‌ی راوی با او به گفتگو می‌پردازد. این سایه، نماینده‌ی بخش تاریک و سرکوب‌شده‌ی شخصیت اوست. گفتگوی راوی با سایه، نوعی دیالوگ درونی به شمار می‌رود.

  • چندگانگی روایت: در بخش‌هایی از رمان، روایت از زبان شخصیت‌های دیگر نقل می‌شود. این امر به خواننده امکان می‌دهد تا از زوایای مختلف به ماجرا نگاه کند و درک عمیق‌تری از شخصیت‌ها و روابط آن‌ها به دست آورد.

  • استفاده از متون و منابع مختلف: هدایت در بوف کور از متون و منابع مختلفی مانند ادبیات فارسی، متون عرفانی، فلسفه‌ی غرب و روانشناسی استفاده کرده است. این امر به غنای و عمق رمان می‌افزاید و به خواننده امکان می‌دهد تا تفاسیر متعددی از اثر را در نظر بگیرد.

با توجه به این موارد، می‌توان بوف کور را رمان چند آوایی دانست که در آن صداها و دیدگاه‌های مختلفی به صورت دیالکتیکی با هم در ارتباطند. این امر به پیچیدگی و جذابیت رمان می‌افزاید و خواننده را به تأمل و تفکر در مورد مضامین مختلف آن ترغیب می‌کند.

عکس کتاب یوزپلنگانی که با من دویده‌اند.

۲.۱۰. ۱۰. یوزپلنگانی که با من دویده‌اند: مجموعه داستان مجموعه روایت

بیژن نجدی چهره‌ای شناخته‌شده در عرصه ادبیات داستانی معاصر ایران است. او نویسنده‌ای پرکار و صاحب‌سبک بود که آثارش با نثری درخشان، شخصیت‌پردازی عمیق و فضاسازی‌های بدیع، طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جذب کرده است. نجدی در طول دوران نویسندگی خود، داستان‌های کوتاه و بلند متعددی خلق کرد که مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویده‌اند بی‌شک در زمره شناخته‌شده‌ترین و تحسین‌شده‌ترین آثار او قرار می‌گیرد.

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند مجموعه‌ داستان کوتاهی است با روایتی سیال و درهم‌آمیخته. این اثر با زبانی شاعرانه و سرشار از ایهام و استعاره، تصویری چندوجهی از روابط انسانی، عشق، تنهایی، مرگ و مفاهیم فلسفی ارائه می‌دهد.

مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویده‌اند نمونه‌ای بارز از رمان چند آوایی باختین به شمار می‌رود. در این اثر، راوی با صداها و دیدگاه‌های مختلف شخصیت‌ها روبرو می‌شود و خواننده نیز در این تجربه سهیم می‌شود. هر یک از شخصیت‌ها، داستان خود را روایت می‌کند و تصویری منحصر به فرد از دنیا ارائه می‌دهد. راوی نیز در مقام شنونده و شاهد، این روایت‌ها را به هم پیوند می‌دهد و تفسیر خود را از آنها ارائه می‌کند.\

None

۲.۱۱.  جمع‌بندی: رمان چند آوایی به اهمیت دیگری اعتبار بخشید

باختین با ارائه‌ نظریه رمان چند آوایی خود نه تنها بر جهان ادبیات تاثیر گذاشت، بلکه با تغییر نحوه‌ی درک انسان، بر جهان‌بینی انسان مدرن نیز اثر گذاشت. باختین در واقع با تاکید بر چند صدایی و چند زبانی بودن رمان به این نکته اشاره می‌کند که همه‌ی روایت‌ها می‌توانند به نوعی معتبر باشند و دیگری حاضر در برابر ما همان‌قدر اعتبار دارد که ما و حتی در نظریه خود پیشروی می‌کند و به این نکته اشاره می‌کند که ما در مواجهه با دیگری جهان اطراف و جهان ذهن خود را می‌شناسیم. میخائیل باختین در کتاب پرسش‌هایی درباره‌ی بوطیقای داستایفسکی به طور مفصل به این مسئله و نظریه رمان چند آوایی خود پرداخته است.

نظریه‌ی رمان چند آوایی باختین، تأثیری عمیق بر حوزه‌ی نقد ادبی گذاشت. این نظریه، خوانندگان و منتقدان را به فراتر رفتن از رویکردهای سنتی در تفسیر متن و توجه به پیچیدگی‌ها و تناقضات موجود در آن تشویق کرد.

باختین با تأکید بر گفت‌وگویی بودن زبان و ادبیات، زمینه را برای نقد ایدئولوژیک و سیاسی متون نیز فراهم آورد. از منظر این نظریه رمان چندآوایی حامل گفتمان‌های قدرت و روابط اجتماعی است و خواننده با تحلیل این گفتمان‌ها، می‌تواند به درکی عمیق‌تر از ساختارهای اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه دست یابد.

Last Updated:1403-06-24 13:24:51