معرفی بهترین رمان های مدرن: رمان مدرن چیست؟
در دنیای پویای ادبیات، همواره شاهد ظهور و تحول سبکهای مختلفی بودهایم که هر کدام بازتابدهندهی دورهی تاریخی، تفکرات و دغدغههای بشر در آن عصر بودهاند. نوگرایی یا مدرنیسم جریان ادبی هنری است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در غرب شکل گرفت و انقلابی بنیادین در عرصهی هنر و ادبیات به وجود آورد. رمان مدرن محصول و بازتابدهندهی این دوره است.
در این مقاله، ضمن پرداختن به چیستی رمان مدرن و ویژگیهای برجستهی آن، به معرفی ده رمان مدرن نیز میپردازیم.
نوگرایی واکنشی در برابر سنتهای گذشته و قواعد از پیش تعیین شدهی ادبی بود. نویسندگان و هنرمندان مدرنیست بر این باور بودند که ارزشهای حاکم بر جامعهی صنعتی و مدرن با ارزشهای گذشتهی بشر همخوانی ندارد و هنر و ادبیات نیز باید خود را با این تغییرات وفق دهند.
میتوان گفت رمان مدرن تلاشی برای بازنمایی تجربهی زیستهی انسان مدرن در دنیایی آشفته و فاقد معناست. انسان مدرنی که با چالشهای تازهای همچون جنگهای جهانی، فروپاشی ارزشهای سنتی، پیشرفتهای علمی و صنعتی سرسامآور و احساس بیگانگی عمیق دست و پنجه نرم میکند.
فهرست مطالب
- رمان مدرن: چه میگوید و چگونه میگوید؟
- بهترین رمان های مدرن برای مطالعه کدامند؟
- ۱.چهرهی مرد هنرمند در جوانی
- ۲. اولیس جیمز جویس: یک رمان مدرن مهم
- ۳.مسخ یک نمونهی کامل از رمان مدرن
- ۴.خشم و هیاهو یک رمان تکنیکی مدرن
- ۵. پیرمرد و دریا برنده نوبل ادبیات
- ۶. مرگ در ونیز روایتی از عشق و اضمحلال
- ۷.به سوی فانوس دریایی: تصویری از گذر زمان
- ۸. خانم دالووی: شاهکار ویرجینیا وولف
- ۹.دل تاریکی: جوزف کنراد نماینده رمان مدرن
- ۱۰.لرد جیم: بحران هویت و باسازی خویشتن
- جمعبندی: رمان مدرن به عنوان نقطه شروع
۱. رمان مدرن: چه میگوید و چگونه میگوید؟
در کتاب مدرنیسم نوشته پیتر چایلدز دربارهی رمان مدرن چنین میخوانیم: « مدرنیسم را معمولا فرمی هنری میدانند که یا وابسته به زمان است یا وابسته به ژانر. وقتی وابسته به زمان است، عمدتا آن را مربوط به دورهی ۱۸۹۰ تا ۱۹۳۰ میشمارند، با این قید که از اواسط قرن نوزدهم رشد یافته و در اواسط قرن بیستم رفته رفته تاثیرش از بین رفته است.
این دورهای است که در آن بخش اعظم ادبیات مدرنیستی خلق شده است اما در عین حال بخش اعظم ادبیاتی که در این دوره خلق شده مدرنیستی نبوده است. اگر از لحاظ ژانرها به قضیه نگاه کنیم، مدرنیسم با نوآوری و ابداع همراه بوده است. جنبههای نمونهوار این نوع نگارش مدرنیستی عبارتند از زیباییشناسی رادیکال، آزمایشگری فنی، فرم مکانی یا ریتیمیک به جای فرم تقویمی، انعکاسهای خودآگاه، شکاکیت نسبت به ایدهی سوژهی مرکزی انسانی و کنجکاوی مدام دربارهی عدم تعین واقعیت.
۱.۱. نورمن کانتور و مدل مدرنیسم
نورمن کانتور نقاد مدلی ارائه کرده است که خودش آن را مدل مدرنیسم میخواند و مشخصاتی به شرح زیر دارد:
مدرنیسم از جریان ضد تاریخباوری طرفداری میکند زیرا حقیقت جنبهی تکاملی و پیشرونده ندارد بلکه چیزی است که باید تحلیلش کرد. مدرنیسم نه بر جهان کلان بلکه بر جهان خرد تاکید میکند و به این ترتیب برای جنبهی فردی بیش از جنبهی اجتماعی اهمیت قائل میشود. مدرنیسم جنبهی خودارجاعی دارد و هنری پدید میآورد که به خودش میپردازد و متنهایی به وجود میآورد که بیشتر قائم به ذات هستند تا بازنمایانه.
مدرنیسم برخلاف هارمونی ویکتوریایی، به انفصال و تجزیه و ناهماهنگی گرایش دارد. مدرنیسم میگوید که شیء به واسطهی کارکردش وجود دارد و از این رو خانه عبارت است از ماشینی برای زیستن در آن و شعر عبارت است ماشینی ساخته شده برای کلمات. در ضمن خیلی وقتها کاملا نخبهگراست چون هنر مدرنیستی از جمله بر بغرنجی و دشواری تاکید دارد و نشان میدهد که فرهنگ در واکنش به عصر ماشین تغییر کرده است.
مدرنیستها اخلاق را برتر از هنر نمیدانند و هنر را عالیترین شکل دستاورد آدمی میشمارند. ادبیات ویکتوریایی به اخلاق میپرداخت اما نگارش مدرنیستی با زیباییشناسی سروکار دارد. سرانجام نورمن کانتور به گرایشی در جهت احساس فاجعه و یاس در پی دهها سال تردید خزندهی ویکتوریایی اشاره میکند. با این روحیه متنهای مدرنیستی خیلی وقتها بر فروپاشی اجتماعی، فکری یا شخصی تاکید میکنند و تاریخ را ذیل اساطیر و سمبولیسم قرار میدهند. »
با آنچه از مقدمه کتاب مدرنیسم خواندیم تصوری کلی از رمان مدرن به دست آوردیم و دانستیم رمان مدرن دربارهی چه مسائلی و با چه رویکردی گفت و گو میکند.
۱.۲. جنگ جهانی، پیشرفت تکنولوژی و سربرآوردن مدرنیسم
جهانی را تصور کنید که با سرعتی باورنکردنی در تمامی جنبهها درحال تغییر است. اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بشر با طوفانی از تغییرات اساسی در همهی زمینههای زندگی خود مواجهه بود. تغییراتی که دیگر با الگوهای فکری پیشین قابل انطباق نیست. لزوم زیستن در چنین شرایطی تغییر دادن الگوهای فکری و سربرآوردن ژانرها و گونههای جدید است.
رمان مدرن نیز حاصل همین شرایط است. پیشرفت عجیب و غریب تکنولوژی در آن دوران، پیشرفت حمل و نقل و ارتباطات، اضافه شدن سرعت به زندگی روزمره آدمها، ظهور و بروز نویسندگان و متفکرینی که با نظریات خود جهان اندیشه بعد از خود را تغییر دادند همچون مارکس، فروید، نیچه، داروین، سوسور و آلبرت انیشتین همگی باعث لزوم ایجاد تغییر در نحوه تفکر بشر شدند.
یکی از مسائل مهمی که انسان در آن دوران با آن مواجهه شد، روبرو شدن با مسئله هویت و فردیت شخصی بود. این مسئله در ادبیات نیز نمایان شد. قهرمانان و شخصیتهای رمان مدرن از شخصیتهای کلیشهای و برخورد با اتفاقات کلیشهای که منجر به نشان دادن برتری امر اخلاق و لزوم پیروزی امر اخلاقی بود خارج شدهاند. پس از جنگ جهانی و فروپاشی انسان و جوامع آنچه خود را به رخ کشید تا به آن پرداخته شود رنجها و آشفتگیهایی ذهنی بود که هر شخص در زندگی ممکن است با آن برخورد کند و درکی متفاوت از آن در نسبت با دیگر انسانها داشته باشد.
مفهوم واقعیت نیز تغییر کرد. واقعیت از مسئلهای واضح و ساده و یکسان به مفهومی پیچیده متغیر و گاها غیرقابل دسترس تغییر کرد. تکنیک جریان سیال ذهن که در این دوران بسیار پررنگ است نمایانگر همین پیچیدگی و اهمیت فردیت است. در واقع ادراک جدیدی از واقعیت و کارکرد هنر به وجود آمد. شیوههای مسلط قبلی نوعی بوطیقای تقلید حقیقت و رئالیسم بودند. رمان مدرن حرکت واضحی بود به سوی افزایش پیچیدگی، تکلف سنجیده، دروننگری ژرف، خودنمایی فنی، شکاکیت شخصی و ضدیت عمومی با بازنمایی.
۲. بهترین رمان های مدرن برای مطالعه کدامند؟
از نویسندگان مهم و مشهور رمان مدرن میتوان به جیمز جویس، ویرجینیا وولف، فرانتس کافکا، توماس مان، ارنست همینگوی و دیگر نویسندگان اشاره کرد. هرکدام از این بزرگان چندین رمان مدرن در کارنامهی خود دارند که نمونهای کامل از رمان مدرن و نوگرا محسوب میشوند. مانند اولیس جیمز جویس و یا مسخ کافکا. هر کدام از اینها جایگاهی مهم در تاریخ ادبیات را از آن خود کردند و از تثبیتکنندگان ارزش رمان مدرن در ادبیات به شمار میروند.
حال که با ویژگیهای رمان مدرن به طور مختصر آشنا شدیم، باهمدیگر مروری خواهیم داشت بر برترین رمان های مدرن جهان.
۲.۱. ۱.چهرهی مرد هنرمند در جوانی
رمان چهره مرد هنرمند در جوانی اثر جیمز جویس، رمانی بلندپروازانه و نیمه اتوبیوگرافی است که به کاوش در دنیای درونی و تحولات فکری و روحی یک هنرمند جوان ایرلندی در اوایل قرن بیستم میپردازد. این اثر یک رمان مدرن مهم در تاریخ ادبیات جهان به شمار میرود.
استیون ددالوس، شخصیت اصلی رمان چهره مرد هنرمند در جوانی تجسمی از خود نویسنده در دوران جوانی اوست. او فردی حساس، متفکر و در عین حال عصیانگر است که با چالشهای هویتیابی، ایمان و جایگاه هنرمند در جامعه دست و پنجه نرم میکند که این مسئله یکی از مسائل مهم در رمان مدرن محسوب میشود.
رمان با دوران کودکی استیون آغاز میشود و ما شاهد هستیم که او تحت تاثیر فضای مذهبی ایرلند و آموزشهای سختگیرانهی مدرسهی یسوعی قرار دارد. اما با گذر زمان، ذهن پرسشگر استیون با تعارضهایی در مورد ایمان و اعتقادات روبرو میشود. او درگیر تردید و سرگردانی میشود و به تدریج از آموزههای کلیسا فاصله میگیرد. این گمگشتگی و سرگردانی نیز از دیگر مفاهیم مهم رمان مدرن است که در این کتاب با آن مواجه هستیم.
یکی از ویژگیهای بارز رمان چهره مرد هنرمند در جوانی سبک روایی بدیع و نوآورانهی جیمز جویس است. او در این اثر از تکنیکهای مختلفی مانند جریان سیال ذهن از تکنیکهای اصلی رمان مدرن، استفاده میکند تا به اعماق ذهن شخصیت اصلی نفوذ کند و افکار، احساسات و تجربیات او را به طور مستقیم به خواننده منتقل کند.
جویس در این رمان از زبان عامیانه و گویشی ایرلندی نیز استفاده میکند تا به شخصیت داستان و فضای حاکم بر رمان واقعیت و فردیت بیشتری ببخشد.توصیفات دقیق و جزئیات فراوان از دیگر ویژگیهای بارز این اثر است. جویس با ظرافت و دقت تمام، محیط ها، شخصیتها و اشیاء را به تصویر میکشد و به خواننده کمک میکند تا به طور کامل در دنیای داستان غوطهور شود.سبک روایی جویس در چهره مرد هنرمند در جوانی، خواننده را به چالش میکشد و او را به سفری ذهنی و پرفراز و نشیب در دنیای درونی یک هنرمند جوان میبرد.
۲.۲. ۲. اولیس جیمز جویس: یک رمان مدرن مهم
رمان اولیس اثر جیمز جویس، نویسنده شهیر ایرلندی، بیشک یکی از ستونهای رمان مدرن به شمار میرود. این اثر با روایت جسورانه، سیال ذهن شخصیتها و شکستن قواعد روایت خطی، تجربهای منحصربهفرد برای مخاطبان رقم میزند.
اولیس رمانی بلند و پیچیده است که روایتگر رویدادهای یک روز، در شهر دوبلین ایرلند است. شخصیت اصلی داستان، لئوپولد بلوم، مردی دورگه یهودی- ایرلندی، در طول روز با چالشهای مختلفی روبرو میشود. در عین حال، داستان استفان ددالوس، هنرمند جوانی که با بلوم برخورد میکند، به صورت موازی روایت میشود.
جویس با الهام از حماسه ادیسه هومر، شخصیتها و وقایع اولیس را با اساطیر یونان تطبیق میدهد. بدین ترتیب، لئوپولد بلوم در نقش ادیسه و استفان ددالوس در نقش تلهماک، پسر ادیسه، ظاهر میشوند. این تطابق، لایههای عمیقتری به داستان میبخشد و خواننده را به کشف رمز و رازهای اسطورهای در دل روایت مدرن ترغیب میکند.
جویس در اولیس، تبحر خود را در استفاده از زبان به رخ میکشد. او با بازیهای زبانی، آفرینش واژههای جدید، گویشهای محلی و ارجاعات ادبی، زبانی غنی و پویا خلق میکند. این ویژگی، لذت خواندن اولیس را برای مخاطبان آشنا با ادبیات دو چندان میکند.
جویس با جسارت و خلاقیت خود، مرزهای داستانسرایی را جابجا کرد و راه را برای نوآوریهای رمان مدرن در قرن بیستم هموار ساخت. اولیس به عنوان شاهکاری ادبی، همچنان مخاطبان سراسر جهان را به چالش میکشد و به آنها فرصتی برای کاوش در اعماق روان انسان و پیچیدگیهای جامعه مدرن میدهد.
۲.۳. ۳.مسخ یک نمونهی کامل از رمان مدرن
مسخ نوشته فرانتس کافکا، شاهکاری ادبی به شمار میآید که با گذر زمان همچنان درخشش خود را حفظ کرده است. روایتگر داستان گرگور سامسا، یک فروشنده دورهگرد است که یک صبح به شکل حشرهای غولآسا از خواب برمیخیزد. این دگردیسی سهمگین، نه تنها زندگی گرگور را زیر و رو میکند، بلکه واکنشهای سرسختانه و به تدریج بیگانهکنندهی خانوادهاش را به تصویر میکشد. مسخ با نثری ساده و در عین حال عمیق، به مفاهیم عمیقی همچون بیگانگی، پوچی، ماهیت هویت و روابط انسانی در دنیای مدرن میپردازد.
هویت که یکی از مهمترین مسائل رمان مدرن محسوب میشود در این اثر محوریت قرار گرفته است.
از همان ابتدای رمان، با جملهی تکاندهندهی «یک صبح، هنگامی که گرگور سامسا از خوابهای آشفتهاش بیدار شد، دید که در تختخوابش به حشرهی بزرگی تبدیل شده است.» با تجربهی هولناک بیگانگی از بدن خود مواجه میشیم.گرگور دیگر قادر به برقراری ارتباط موثر با دنیای اطرافش نیست و به موجودی منزوی و طرد شده تبدیل میشود.
این دگردیسی، استعارهای قدرتمند از احساس بیگانگی انسان مدرن در جامعهی ماشینی و بیروح است که رمان مدرن سعی در نشان دادن آن دارد. انسانهایی که درگیر کارهای تکراری و بیمعنا هستند و به تدریج از ماهیت انسانی خود فاصله میگیرند. گرگور که تمام زندگیاش را وقف تامین مالی خانواده کرده است، ناگهان خود را موجودی بیمصرف و منزجرکننده میبیند.
گرگور در طول داستان، به تدریج از هویت انسانی خود فاصله میگیرد و به موجودی غریزی و حیوانی تبدیل میشود. این دگردیسی، چالشی جدی برای مفهوم هویت مطرح میکند و از مخاطب میپرسد که چه چیزی انسان را از موجودات دیگر متمایز میکند؟
در نهایت، «مسخ» رمانی چندوجهی و عمیق است که به تفسیرهای مختلفی راه میدهد. هر خوانندهای میتواند با توجه به تجارب و باورهای خود، معنای متفاوتی از این اثر برداشت کند.
۲.۴. ۴.خشم و هیاهو یک رمان تکنیکی مدرن
خشم و هیاهو یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین آثار ادبیات مدرن به شمار میرود و یک رمان مدرن تمام عیار است. این رمان با روایت غیرخطی، شیوهی روایت سیال ذهن و کاوش عمیق در روان درهمشکستهی شخصیتهایش، چهرهی نوینی به داستانگویی بخشید و زمینلرزهای در عرصهی ادبیات ایجاد کرد. فاکنر با خلق این اثر، نهتنها جایگاه خود را در میان برترین نویسندگان آمریکایی تثبیت کرد، بلکه درهای تازهای را به روی رماننویسی مدرن گشود و یک نمونهی تکنیکی قوی از رمان مدرن خلق کرد.
خشم و هیاهو روایتگر داستان خانواده کامپسون است، خانوادهای اشرافی در جنوب آمریکا که روزگاری باعظمت بود اما اکنون درگیر مسائل مالی، اعتیاد به الکل و جنون است. فاکنر با مهارت، تصویری تکاندهنده از فروپاشی تدریجی این خانواده و تأثیر آن بر نسلهای مختلف را به تصویر میکشد.
رمان با روایت غیرخطی و جریان سیال ذهن شناخته میشود. داستان از دیدگاه چهار شخصیت روایت میشود: بنجی، پسر ناتوان ذهنی خانواده، کونتین، برادر عاصی و خودویرانگر بنجی، نرشا، خواهر زیبا و مغرور خانواده و دیلسی، خدمتکار سیاهپوست وفادار آنها. این روایتهای موازی به خواننده اجازه میدهد تا عمق شخصیتها، افکار و انگیزههای درونی آنها را درک کند.
خشم و هیاهو رمانی است که برای تمام دورانها نوشته شده است. این رمان به ما نشان میدهد که انسان در گذر زمان چقدر کم تغییر کرده است. مسائل و مشکلاتی که فاکنر در این رمان به تصویر کشیده است، مانند فروپاشی خانواده، تبعیض نژادی و جستجوی معنای زندگی، هنوز هم در جامعهی امروز ما وجود دارد. خشم و هیاهو رمانی است که خواننده را به تفکر در مورد وضعیت فعلی جهان و چالشهای پیش روی بشریت وادار میکند.
۲.۵. ۵. پیرمرد و دریا برنده نوبل ادبیات
رمان پیرمرد و دریا شاهکاری ادبی از ارنست همینگوی، نویسنده شهیر آمریکایی، است که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد. این اثر در همان سال جایزه پولیتزر و در سال ۱۹۵۴ جایزه نوبل ادبیات را برای همینگوی به ارمغان آورد. پیرمرد و دریا داستانی ساده با روایتی قدرتمند است که خواننده را به سفری درونی و تأملبرانگیز در اقیانوس بیکران هستی و جدال انسان با طبیعت و سرنوشت میبرد.
داستان با توصیف روزهای نحس سانتیاگو و عدم موفقیتش در صید ماهی آغاز میشود. او مصمم میشود تا در آبهای دورتر به دنبال ماهیگیری برود. پس از سه روز دور شدن از ساحل، قلاب او به ماهی عظیمالجثهای گیر میکند. نبردی طاقتفرسا و نفسگیر میان پیرمرد و ماهی درمیگیرد که روزها به طول میانجامد. سانتیاگو با تمام توان و تجربه خود با ماهی مبارزه میکند و سرانجام موفق میشود آن را صید کند. اما در راه بازگشت، کوسههای گرسنه به بوی خون ماهی جلب شده و بخشهای زیادی از آن را میخورند. سانتیاگو با تمام وجود از صید خود دفاع میکند اما در نهایت، تنها اسکلت ماهی را به ساحل میرساند.
نثر او ساده، موجز و عاری از هرگونه احساسات اضافی است. او با توصیفهای دقیق و ملموس، خواننده را در صحنهی داستان حاضر میکند و به او اجازه میدهد تا با شخصیتها همذاتپنداری کند. همینگوی از دیالوگهای کمحجم اما تأثیرگذاری استفاده میکند که عمق شخصیتها را به خوبی نشان میدهد.
پیرمرد و دریا یادآور این نکته است که انسان، باوجود تمام ضعفها و محدودیتهای خود، قادر به انجام کارهای شگفتانگیزی است. این اثر به ما الهام میدهد تا با شجاعت و ارادهای پولادین، در برابر چالشهای زندگی بایستیم و برای رسیدن به آرزوهای خود تلاش کنیم.
۲.۶. ۶. مرگ در ونیز روایتی از عشق و اضمحلال
رمان مرگ در ونیز نوشتهی توماس مان، نویسندهی شهیر آلمانی، شاهکاری ادبی است که با نفوذ کلام و عمق کاوش روانشناختی، خواننده را به سفری درونی به دنیای زیبایی، عشق، مرگ و اضمحلال میبرد. این رمان کوتاه پس از انتشار به سرعت جایگاه خود را به عنوان یکی از برجستهترین آثار سبک مدرنیسم تثبیت کرد و همچنان تا امروزه، خوانندگان را به تأمل واداشته و تحسین منتقدان را برمیانگیزد.
شخصیت اصلی رمان، گوستاو فون آشنباخ، نویسندهی آلمانی میانسالی است که شهرت و اعتبار ادبی کسب کرده است. او فردی منضبط و متعهد به اصول اخلاقی است و آثارش نیز بازتابدهندهی نظم و انضباط اوست. با این حال، در ابتدای رمان، احساس میکند دچار نوعی رخوت و دلمردگی شده است و برای یافتن الهام و تجدید قوا، به سفر به ونیز روی میآورد.
در ونیز، آشنباخ با تاتسیو، نوجوان لهستانی زیبا و خوشاندامی مواجه میشود. تاتسیو تجسم کمال و زیبایی است و آشنباخ، به تدریج، شیفتهی او میشود. این عشق، عشقی ممنوعه و بیمارگونه است که آشنباخ را درگیر تلاطمهای درونی میکند. تاتسیو نمادی از زیبایی و در عین حال، تباهی و فساد است. او تجسم ایدهآلهای هنری آشنباخ است، اما در عین حال، نشانهای از فروپاشی ارزشهای اخلاقی و گرایش به پوچی است.
مرگ در ونیز، فارغ از هر تفسیری، اثری درخشان و تأثیرگذار است که خواننده را به سفری درونی به ژرفای زیبایی و تباهی میبرد. این رمان، با نثر مسحورکنندهی توماس مان و شخصیتهای پیچیده و چندبعدی، اثری ماندگار در تاریخ ادبیات خلق کرده است که همچنان تا امروزه، خوانندگان خود را راضی و خشنود نگه داشته است.
۲.۷. ۷.به سوی فانوس دریایی: تصویری از گذر زمان
ویرجینیا وولف (۱۸۸۲-۱۹۴۱) از تاثیرگذارترین چهرههای ادبی قرن بیستم به شمار میرود. او با به کارگیری شیوهی روایت جریان سیال ذهن، انقلابی در عرصهی مدرنیسم پدید آورد. در این شیوه، روایت داستان از منظر ذهن شخصیتها صورت میگیرد و خواننده به دغدغهها، خاطرات و سیالیت اندیشههای درونی آنها دسترسی مستقیم پیدا میکند.
رمان به سوی فانوس دریایی روایتگر داستان خانوادهی رمزی و مهمانانشان در طول دههی ۱۹۱۰ میلادی است. داستان در سه بخش مجزا با عناوین: پنجره، زمان میگذرد و فانوس دریایی روایت میشود.
ویرجینیا وولف در به سوی فانوس دریایی شخصیتهایی چندوجهی خلق کرده است. او به جای تمرکز بر کنشهای بیرونی، به کاوش در دنیای درونی و روابط پیچیدهی شخصیتها میپردازد. ما شاهد کشمکشهای درونی آقای رمزی با نیاز به تایید و احساس حقارت او هستیم. خانم رمزی در تلاش است تا در سایهی همسر قدرتمندش، هویت خود را حفظ کند. فرزندان رمزی با حسرت و تردید به آینده مینگرند. روابط میان شخصیتها سرشار از وابستگی، حسادت و سوءتفاهم است.
به سوی فانوس دریایی به دلیل نوآوریهای ادبی، کاوش عمیق در روان انسان و تصویری که از گذر زمان و خاطره ارائه میدهد، جایگاه مهمی به عنوان یک رمان مدرن کسب کرده است. این رمان الهامبخش نویسندگان و هنرمندان بسیاری بوده و تا به امروز مورد تفسیر و تحلیلهای گوناگون قرار گرفته است.
۲.۸. ۸. خانم دالووی: شاهکار ویرجینیا وولف
رمان خانم دالووی، شاهکار مسلم ویرجینیا وولف است. خانم دالووی یک روز از زندگی کلاریسا دالووی، زنی از طبقهی اجتماعی بالا در لندن را روایت میکند. او در حال آمادهسازی برای برگزاری مهمانیای مجلل به افتخار دوست قدیمیاش، پیتر والش، است. در طول روز، ما با افکار و خاطرات کلاریسا در گذشته و حال همراه میشویم و با شخصیتهای مختلفی که با او در ارتباط هستند، از جمله شوهرش ریچارد، دخترش الیزابت، دوست و معشوق سابقش پیتر والش، سپتیموس وارن – که از عوارض روانی جنگ رنج میبرد – و خانم ستون – زنی با طرز فکر سنتی و محافظهکار – آشنا میشویم.
در بطن داستان، با کاوشهای درونی کلاریسا دربارهی انتخابهای زندگی، احساس پوچی و تأسف، و حسرت فرصتهای از دسترفته مواجه میشویم. او زنی است که درگیر قید و بندهای اجتماعی و انتظارات اطرافیان است و با حسرت به گذشتهای عاشقانه و شورمندانه مینگرد
ویرجینیا وولف در خانم دالووی، با استادانه به کار گرفتن تکنیک جریان سیال ذهن، خواننده را مستقیماً وارد ذهن شخصیتها میکند و به او اجازه میدهد تا با سیلی از افکار و خاطرات لحظهای، درهمآمیخته و گاه متناقض روبرو شود. این شیوهی روایت، خواننده را به چالش کشیده و او را در جایگاه یک ناظر خاموش و کنجکاو در ذهن شخصیتها قرار میدهد.
این رمان به بررسی موضوعاتی مانند هویت، زن بودن، روابط انسانی، زمان و مرگ میپردازد و تصویری عمیق و تأملبرانگیز از جامعهی پس از جنگ جهانی اول ارائه میدهد. خانم دالووی هم به لحاظ تکنیک و هم به لحاظ محتوا نمونه یک رمان مدرن است.
۲.۹. ۹.دل تاریکی: جوزف کنراد نماینده رمان مدرن
رمان دل تاریکی با روایت چارلز مارلو، ناخدایی که مأموریت یافته عاجهای فیل را از قلب آفریقا به ساحل رودخانهی کنگو منتقل کند، آغاز میشود. مارلو در این سفر با شخصیتهای مختلفی روبرو میشود که هر یک نمایندهی بخشی از جامعهی استعماری و تجارت عاج در قارهی آفریقا هستند.
رمان دل تاریکی با روایتی از سوی یک ناخدای بدون نام در کشتی آغاز میشود. این راوی، داستان چارلز مارلو را که ناخدای کشتی دیگری است، برای جمعی از دوستانش روایت میکند. مارلو خود نیز در بخشهای میانی رمان، داستان سفرش به کنگو را برای راوی بدون نام تعریف میکند. این ساختار روایت تو در تو که از ویژگیهای رمان مدرن است، به ایجاد حس ابهام و چندلایگی در روایت کمک میکند و خواننده را در موقعیت ارزیابی و تفسیر رویدادها از زوایای مختلف قرار میدهد.
استفاده از راوی غیرقابل اعتماد نیز یکی از ویژگیهای برجستهی رمان مدرن و رمان دل تاریکی است. مارلو، راوی بخشهای میانی رمان، شخصیتی است که تجربیات تلخ سفر به کنگو، او را نسبت به روایت وقایع دچار تردید کرده است. خواننده در مواجهه با روایتهای مارلو همواره با این پرسش روبرو است که تا چه اندازه میتوان به گفتههای او اعتماد کرد؟
دل تاریکی از زمان انتشار تا به امروز، مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفته است. این رمان به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات مدرن شناخته میشود و همچنان منبع الهام نویسندگان، فیلمسازان و هنرمندان در سراسر جهان است.
۲.۱۰. ۱۰.لرد جیم: بحران هویت و باسازی خویشتن
لرد جیم شاهکار دیگری از جوزف کنراد است. این رمان با روایت سرگذشت غمانگیز و پیچیده لرد جیم، کاپیتانی که در اوج بحران، کشتی خود و جان سرنشینانش را رها میکند، به کاوش در اعماق روان انسان و مفاهیمی چون شرف، وجدان، مسئولیت و رستگاری میپردازد.
لرد جیم در ابتدا تجسم مردی ایدهآل، باوقار و شایسته به نظر میرسد. او ملوان بااستعدادی است که از احترام همگان برخوردار است. اما با وقوع فاجعهای در دریا، زمانی که کشتی تحت فرماندهی او دچار آتشسوزی میشود، لرد جیم در تصمیمی سرنوشتساز، کشتی را به همراه تعدادی از مسافران ترک میکند و جان باقیماندگان را به خطر میاندازد. این اقدام، نقطه عطفی در رمان است و سقوط لرد جیم از اوج عزت به حضیض ذلت را رقم میزند.
لرد جیم تجسم تضاد درونی انسان است. او در ظاهر، فردی شریف و توانمند به نظر میرسد، اما در مواجهه با بحران، تسلیم ترس و بزدلی میشود. رمان کنراد، خواننده را به تأمل درباره ماهیت شرافت وادار میکند. آیا شرافت، صفتی ذاتی است یا محصول انتخابهای ما؟ لرد جیم با شکست در آزمون وفاداری به اصول و مسئولیت، بحران هویت را تجربه میکند و در جستجوی بازسازی خویشتن خویش بر میآید.
رمان لرد جیم، شاهکاری ادبی است که با گذشت بیش از یک قرن، همچنان درخشش خود را حفظ کرده و مورد توجه منتقدان و خوانندگان قرار میگیرد. این رمان، تصویری عمیق و تکاندهنده از پیچیدگیهای روان انسان و چالشهای اخلاقی در دنیای واقعی ارائه میدهد.
۳. جمعبندی: رمان مدرن به عنوان نقطه شروع
علاوه بر آنچه با هم مرور کردیم رمان های مهم و بسیار دیگری نیز وجود دارند که در دستهبندی رمان مدرن قرار میگیرند. این عصر سرآغاز تغییرات بسیاری است که نتایج آن تغییرات تا زمانهی ما نیز رسیده است. رمان مدرن خود باعث پدید آمدن دیگر سبکهای ادبی نیز شد. مثل رمان کلاسیک که با سربرآوردن رمان مدرن از توجه نویسندگان کنار رفت، رمان مدرن نیز با سربرآوردن رمان پست مدرن کمرنگتر شد. با این حال رمان مدرن نقطهی امن و قابل اتکایی برای شروع دوستی با ادبیات است. رمان مدرن نه خشکی رمان کلاسیک را دارد و نه پیچیدگیهای بیش از حد رمان پست مدرن را.
شاید اگر از مدرنیسم شروع به خواندن کنیم بعدها ارتباط بهتری با پست مدرنیسم و سبکهای پس از آن برقرار کنیم.
Last Updated:1403-06-24 13:28:04