آرتور رمبو : شاعر، در جامهی کودکی خویش؛
آرتور رمبو، شاعر فرانسوی، در سال ۱۸۵۴ در شهر شارلویل متولد شد. از همان کودکی استعداد شاعری او آشکار شد. در سنین نوجوانی، با سرودن اشعاری نوآورانه و جسورانه، دنیای ادبی فرانسه را به لرزه درآورد. رمبو، که به عنوان یکی از پیشگامان شعر مدرن شناخته میشود، زندگی پر فراز و نشیبی داشت که با عشق و نفرت، اعتیاد و جنون آمیخته بود.
رمبو در خانوادهای متوسط به دنیا آمد و از همان ابتدا به مطالعه و نوشتن علاقه نشان داد. او در سنین پایین به زبانهای لاتین و یونانی مسلط شد و اشعار زیبایی به این زبانها سرود. اما آنچه رمبو را از دیگر همنسلانش متمایز میکرد، روحیه سرکش و تمایل او به تجربه کردن چیزهای جدید بود. تجربیات شخصی رمبو، تأثیر زیادی بر شعر او گذاشت. سفرهای او، روابط عاطفی او، و تجربههای شخصی دیگر، همه در شعر او منعکس شدهاند. رمبو از این تجربیات برای بیان احساسات و افکار پیچیده خود استفاده میکرد.
در این نوشته مروری خواهیم داشت بر زندگی پرفراز و نشیب آرتور رمبو و آثار او که تاثیری همیشگی و مهم بر ادبیات جهان گذاشتند.
فهرست مطالب
۱. جنایت، عشق و شعر: زندگی پرفرازونشیب رمبو
آرتور رمبو در شارلویل (Charleville)، شهر کوچکی در شمال شرقی فرانسه، در سال ۱۸۵۴ به دنیا آمد. او دومین فرزند از پنج فرزند یک خانواده بود. مادری سختگیر و مذهبی داشت و پدرش در شش سالگی آرتور و خانواده را ترک کرده و رفته بود.
آرتور کودکی نابالغ بود که استعداد اولیه خود را در سرودن شعر نشان داد. از ده سالگی شعر گفتن را آغاز کرده و تا ۱۵ سالگی چندین شعر تاثیرگذار سرود.
رمبو در ۱۶ سالگی برخی از اشعار خود را برای شاعری به نام پل ورلن Paul-Marie Verlain فرستاد که در آن زمان ۲۷ سال داشت و در صحنه ادبی فرانسه، چهرهای شناخته شده بود.
پل ورلن بلافاصله تحت تأثیر استعداد آرتور رمبو قرار گرفت و او را به پاریس دعوت کرد. رمبو پذیرفت و این دو مرد به مدت دو سال رابطهی پرجنجال و بحثبرانگیزی را ادامه دادند.
در طول این مدت، رمبو و ورلن به سراسر اروپا سفر کردند، شعر نوشتند و سبک زندگی غیرمعمولی را تجربه کردند. آنها همچنین در چندین مورد نزاع در مستی هم شرکت داشتند. رابطه آرتور رمبو و پل ورلن با شور و شوق شدید و مجادلاتی به همان اندازه شدید ادامه یافت و سرانجام در سال ۱۸۷۳ پس از شلیک ورلن به مچ رمبو به پایان خودش رسید.
۱.۱. سکوت ادبی و آغاز ماجراجویی
پس از دوران شاعرانه تجربهی زندگی پرهیجان و پرشور و اتفاق با پل ورلن، رمبو دیگر به سرودن شعر نپرداخت و در عوض، به سفرهای ماجراجویانه روی آورد. او در این دوران از زندگی خود، به نقاط مختلفی از جهان سفر کرد و تجربیات متنوعی کسب کرد.
رمبو در سال ۱۸۷۵ سفرهای خود را آغاز کرد و در سال ۱۸۷۹، از کوههای آلپ عبور کرد و به ارتش استعماری هلند در هند شرقی پیوست، سپس به مصر سفر کرد و در قبرس به کارگری مشغول شد. در تمام این سفرها، او با بیماری و سختیهای بسیاری مواجه شد.
در سال ۱۸۸۰، رمبو برای یک تاجر قهوه در آدن (یمن امروزی) کار کرد و به هارر (اتیوپی امروزی) سفر کرد. او اولین فرد سفیدپوستی بود که به منطقه اوگادن اتیوپی سفر کرد و گزارش خود را در سال ۱۸۸۴ در انجمن ملی جغرافیای فرانسه منتشر کرد.
۱.۲. از نویسندهای آوانگارد تا کاوشگر و تاجر در اتیوپی
رمبو در اتیوپی به عنوان یک کاوشگر و تاجر فعالیت کرد و به مناطق داخلی این کشور سفر کرد. او در یک مقطع، اسلحه به ملک منلیک دوم، پادشاه اتیوپی، فروخت که در سال ۱۸۸۹ به امپراتور اتیوپی تبدیل شد. رمبو به دلیل تسلط به زبانها و رفتار انسانی با مردم اتیوپی، محبوبیت زیادی در میان آنها کسب کرد.
رمبو با خانواده خود از طریق نامههای مکرر در ارتباط بود و در آنها از شرایط سخت زندگی روزمره خود شکایت میکرد. هرگونه نشانی از استعداد شاعرانه خارقالعاده او ناپدید شده بود و هدف او اکنون صرفاً جمعآوری هرچه بیشتر پول و بازگشت به خانه برای زندگی راحت بود.
۱.۳. مشهور شدن در فرانسه وقتی که فرانسه نبود!
در دوران اقامت در خارج از کشور، رمبو به عنوان یک شاعر در فرانسه شناخته شده بود. پل ورلن در کتاب «شاعران نفرینشده» (۱۸۸۴) درباره او نوشته بود و مجموعهای از شعرهای او را منتشر کرده بود. این آثار با استقبال روبرو شدند و در سال ۱۸۸۶، ورلن که نتوانست رمبو را پیدا کند یا از او پاسخی دریافت کند، شعرهای منثور او را تحت عنوان آرتور رمبو شاعر فقید منتشر کرد.
رمبو در اتیوپی ثروت قابل توجهی به دست آورد، اما در فوریه ۱۸۹۱ توموری در زانوی او ایجاد شد. او به فرانسه بازگردانده شد و اندکی پس از رسیدن به مارسی، پای راست او قطع شد. در ماه ژوئیه، او به مزرعه خانوادگی در روچ بازگشت، جایی که سلامتی او به تدریج بدتر شد. در آگوست ۱۸۹۱، او سفری کابوسگونه به مارسی داشت، جایی که بیماری او به عنوان سرطان تشخیص داده شد. او در بیمارستان مارسی تحت درمان دردناکی قرار گرفت و طبق گفته خواهرش ایزابل، پس از اعتراف به کشیش، درگذشت.
۲. نگاهی به سبک شاعری رمبو و معرفی آثار او
آرتور رمبو با وجود خشونت و رخدادهایی که در زندگی شخصیاش داشت، به رشد و بلوغ خود در شعر ادامه داد. شعرهای اولیهی او تصاویری پرشور و نفسگیر داشت که گاه فضایی تکاندهنده و ناهنجار (grotesque) میآفریدند.
او مجذوب ایدهی شاعرِ شهودی و یاغیگر بود و شعر او اغلب مضامینی چون طغیانگری، تحولِ حال و تقلایی برای یافتن حقیقتی باطنی را شامل میشد.
شعر آرتور رمبو اغلب روایتگر زندگی خود شاعر است، اما این کار را به گونهای بهکار میگیرد که صورتی از شاعر را بهعنوان یک انسان ایدهآل میسازد، نه یک انسانِ تنی.
آرتور رمبو بیشک شاعری مستعد و منحصربفرد است، شاعری بالفطره است. اما حیف شد و شاعری ناتمام ماند، شاعری که جادوی خود را پیش از آمیختن با تجربه و ژرفنایی که میتوانست او را در زمرهی استادان واقعی شعر قرار دهد، رها کرد. آلبر کامو وی را شاعری طاغی مینامد، که حتی بر خودش طغیان کرد و به خودکشی معنوی دست زد.
آرتور رمبو در آثار بعدی خود از جنبههای خیالانگیز و رویایی شعرهای اولیهاش رویگردان شد و بیشتر بر امور روزمره و پیش پااُفتاده تمرکز کرد. او همچنین به شکلی فزاینده به استفاده از امکانات زبان علاقهمند شد و فرمها و تکنیکهای جدید را آزمود و مرزهای شعر را گستردهتر کرد.
آرتور رمبو در واقع شگفتانگیزترین نابغهی ادبی فرانسوی بود. او که در کودکی با جاهطلبی شعر میسرود ، شعر را پیش از بیستویک سالگی کنار گذاشت.
مشهورترین اثر آرتور رمبو مجموعه اشعار منثور او به نام اشراق ها است که در سالهای ۱۸۷۴ و ۱۸۷۵ سروده شدهاند. این اشعار که فرمی پارهپاره و موجز دارند، به سبب ایماژهای چشمنواز و استفادهی نامتعارف رمبو از زبان شناخته میشوند.
اشراق ها تاثیری شگرف بر نویسندگان بعدی، از جمله سوررئالیستها، شاعران نسل بیت و بسیاری از شاعران معاصر گذارده است.
۲.۱. فصلی در دوزخ: تاریکیهای روح شاعر جوان!
آرتور رمبو، شاعر جوان و سرکش فرانسوی، با کتاب فصلی در دوزخ، مرزهای شعر را درنوردید و اثری خلق کرد که تا مدتها پس از انتشار، همچنان جنجالبرانگیز بود. این کتاب که تنها اثر منتشرشده به قلم خود رمبو است، در سال ۱۸۷۳ به چاپ رسید و به سرعت به یکی از آثار شاخص ادبیات مدرن تبدیل شد.
فصلی در دوزخ، روایتی است از یک سفر درونی و ذهنی، سفری به اعماق تاریکیهای روح یک شاعر جوان و آشفته. رمبو در این کتاب، با زبانی تند و گزنده، به نقد جامعه، مذهب، ارزشهای بورژوایی و حتی مفهوم خودِ شاعر میپردازد. او با استفاده از تصاویری سورئالیستی و زبانی نمادین، خواننده را به دنیایی میبرد که در آن مرز بین واقعیت و رؤیا، عقل و جنون، به طور مداوم در حال تغییر است.
ویژگیهای بارز کتاب فصلی در دوزخ عبارتاند از:
-
ساختار شکنی: کتاب فصلی در دوزخ، ساختار خطی و روایی را کنار میگذارد و به جای آن، از قطعاتی مجزا تشکیل شده است که هر کدام به وجه خاصی از تجربههای درونی شاعر میپردازد.
-
زبان نوآورانه: رمبو با استفاده از آرایههای ادبی بدیع، تصاویری سورئالیستی و زبانی جسورانه، دنیایی جدید و متفاوت را پیش روی خواننده میگذارد.
-
مضامین عمیق: عشق، نفرت، ایمان، بیایمانی، رؤیا، توهم، عقل، جنون و میل به فرار از واقعیت، از جمله مضامین اصلی کتاب هستند.
-
تأثیرپذیری از سمبولیسم: فصلی در دوزخ، تحت تأثیر جنبش سمبولیسم قرار دارد و از نمادها و تصاویر سمبولیک برای بیان مفاهیم انتزاعی استفاده میکند.
-
جنجالبرانگیزی: به دلیل لحن تند، مضامین جسورانه و نگاه انتقادی به جامعه، این کتاب در زمان انتشار با واکنشهای متفاوتی روبرو شد.
نمونهای از اشعار کتاب فصلی در دوزخ با برگردان احسان مهتدی
مسلح در مقابل عدالت درآمدم.
گریختم. ای ساحرهها، ای فلاکت، ای نفرت، گنجینهی من نزد شماها سپرده شد!
رسیدم به جایی که هرگونه امیدواری بشری را از روحم محو کردم. تا خفه کنم هرگونه شادمانی را، بر سرش جستی زدم چون جانوری وحش.
جلادان را فراخواندم تا، از برای جان باختن، قنداق تفنگهایشان را گاز بگیرند. آفتها را فراخواندم تا خفهام کنند با شن و خون. بدبختی، خود خدایم بود. من در لای و لجن لمیدم. در جو جنایت خودم را خشک کردم دیوانهوار… مغلطه در آوردم.
و بهار خندهی کریه خنگ برایم ارمغان آورد.
۲.۲. کتاب اشراقها: پنجرهای رو به دنیای شاعرانه رمبو
اشراقها اوراق مصور آرتور رمبو، اثر ماندگار دیگری از آرتور رمبو، است که با ترجمه روان و شیوای بیژن الهی به فارسیزبانان معرفی شده است. این کتاب، ششمین جلد از مجموعه آثار بیژن الهی است که توسط نشر بیدگل منتشر شده و به علاقهمندان ادبیات جهان، به ویژه شعر، فرصت میدهد تا با یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین شاعران تاریخ ادبیات جهان آشنا شوند.
چرا اشراقها؟
-
نگاهی عمیق به دنیای درونی رمبو: اشراقها، مجموعهای از شعرهای منثور رمبو است که او در جوانی سروده است. این اشعار، بیانگر دنیای درونی پرآشوب و جستجوگر رمبو است و خواننده را به سفری شگفتانگیز در اعماق ضمیر ناخودآگاه یک شاعر نابغه میبرد.
-
ترجمه بینظیر بیژن الهی: بیژن الهی، شاعر و مترجم نامدار ایرانی، با زبانی شیوا و موجز، موفق شده است روح و جوهر شعرهای رمبو را به فارسی منتقل کند. ترجمه او از اشراقها، نه تنها به لحاظ ادبی بلکه از نظر تاریخی نیز ارزشمند است.
-
نگاهی نو به شهر و زندگی مدرن: در اشعار رمبو، نگاهی انتقادی به شهر مدرن و زندگی ماشینی وجود دارد. او با زبانی شاعرانه، مفاهیمی چون بیگانگی، تنهایی و پوچی وجود انسان در دنیای مدرن را به تصویر میکشد.
-
مقدمه ارزشمند بیژن الهی: بیژن الهی در مقدمه این کتاب، به بررسی زندگی و آثار رمبو پرداخته و همچنین چگونگی انجام این ترجمهها را شرح داده است. این مقدمه، برای درک بهتر اشعار رمبو بسیار مفید است.
شعری از آرتور رمبو با ترجمه بیژن الهی از مجموعه اشراق ها:
ارابههای نُحاس و نقره
دماغههای نقره و پولاد
به کف میکوبند،
خار میکنند از بیخ.
روانههای خلنگزار،
شیارههای عظیم جَذر،
دورزنان سوی خاوران جاریست،
سوی ستونهای جنگل،
سوی تیرهای بارانداز،
که به کنجش زده گردبادهای نور.
۲.۳. کتاب زورق مست سفری سورئال بر امواج شورش و عصیان
زورق مست، یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین اشعار آرتور رمبو، است. رمبو این شاهکار ادبی را در سن ۱۷ سالگی، در تابستان سال ۱۸۷۱ میلادی، سرود و آن را برای دوست و همعصر خود، پل ورلن، فرستاد.این شعر بعدها همراه با دیگر اشعار این شاعر در یک کتاب تحت همین عنوان منتشر شد.
در این شعر ۱۰۰ خطی، رمبو با زبانی نمادین و تصویری، ماجرای زورقی را روایت میکند که به جای رودخانه، به دل اقیانوس میزند. این زورق نمادی از روح سرکش و جستجوگر شاعر است که از قید و بندهای جامعه و عرف زمانه رها شده و به اعماق ناشناختههای وجود خود سفر میکند.
رمبو با این تصویر شاعرانه، عمق محرومیت و سرخوردگی نسل خود را به تصویر میکشد. نسلی که در میان آشوبها و تحولات اجتماعی آن دوران، احساس بیگانگی و طرد شدگی میکرد.
چرا زورق مست را بخوانیم؟
-
زبانی نوآورانه و سوررئال: رمبو با استفاده از تصاویر خیالانگیز و زبانی بدیع، دنیایی جدید و متفاوت را پیش روی خواننده میگشاید.
-
بازتاب روحیه عصیانگر جوانان: این شعر، صدای نسل جوانی است که خواهان تغییر و تحول است و از قید و بندهای سنتی میگریزد.
-
تاثیرگذاری بر ادبیات مدرن: زورق مست، یکی از آثار بنیادین در ادبیات مدرن محسوب میشود و بر شاعران و نویسندگان بسیاری تاثیر گذاشته است.
۲.۴. از رمبو بیشتر بدانید: زیستنامهی غریب آٰتور رمبو
کتاب فرشتهی شعله در یخ تبعید زیستنامهی غریب آرتور رمبو نوشته احسان مهتدی زندگینامهای متفاوت از این شاعر سرکش و پرماجراست که با دقتی هرچه تمامتر، به شرح احوال و روزگار این شاعر آوانگارد فرانسه پرداخته است. این زندگینامه به گونهای نوشته شده است که گویی مخاطب با رمانی مواجه است که شخصیت اصلی آن یک شاعر جوان یاغی است.
احسان مهتدی که خود شاعر است دستی در پژوهش دارد و پیش از این کتاب نیست زیستنامهای از شارل بودلر از او به چاپ رسیده است. مهتدی در این اثر روایتی خواندنی از زندگی کوتاه اما جاهطلبانه و پرافت و خیز آرتور رمبو ارائه میدهد. سرگذشتی جذاب از شاعری طاغی که هر میلی را نه به اندازهی چشیدنی به سرانگشت، که رفتن تا به انتهای امکان آن تجربه میکند.
مهتدی این زیستنامه را به سبکی شاعرانه و زیبا به نگارش در آورده است. اگر علاقهمندید که از سرگذشت غریب این نابغهی ادبی فرانسوی بیشتر بدانید این کتاب برای شماست.
۳. سخن پایانی: آٰرتور رمبو شاعر طاغی
زندگی خارقالعاده رمبو، با موفقیتهای زودرس، رسواییهای بیملاحظه، قطع ارتباط با ادبیات و ماجراجوییهای سودجویانه در مکانهای عجیب و غریب آفریقا، همچنان تخیل مردم را برمیانگیزد. منتقدان به شخصیت او ویژگیهای مختلفی مانند شهید-قدیس، شورشی نمادین و بیبند و باری رسوا را نسبت دادهاند.
آنچه غیرقابل انکار است، میزان سهم رمبو در ادبیات مدرن فرانسه است. بسیاری از شاعران قرن بیستم تحت تأثیر قدرت دیونیزی شعر او و رهایی زبان از قید و بند شکل قرار گرفتند.
آرتور رمبو روحی وحشی و بیقرار داشت. او آزادیخواهی پرشور بود و پس از بازنشستگی زودهنگامش از ادبیات، به تجارت اسلحه و قهوه در آفریقا پرداخت و سیاحی شد که به سه قاره و بسیاری از کشورهای دیگر سفر کرد، تا اینکه درست قبل از تولد سیوهفت سالگیاش در اثر سرطان درگذشت.
علیرغم فعالیت کوتاهمدت او به عنوان شاعر، تأثیر آرتور رمبو بر جهان ادبیات و شعر نادیدهگرفتنی است. آثار او تأثیری کلیدی بر جنبشهای سمبولیسم و انحطاط گرایی اواخر قرن نوزدهم داشت و نوآوریهای او در زبان و فرم همچنان الهامبخش نویسندگان و هنرمندان در طول قرنهای ۲۰ و ۲۱ بوده و هست.
زندگی و شعر آرتور رمبو گواهی ماندگار بر ظرفیتهای خیالِ شاعرانه است. رمبو در تمام عمر خود، هر تجربه را به شیوهای دیوانهوار زیست و سپس، دیوانهوار سرود.
۳.۱. سوالات متداول درباره آرتور رمبو
۱. آرتور رمبو کی و کجا متولد شد؟ آرتور رمبو در تاریخ ۲۰ اکتبر ۱۸۵۴ در شارلویل-مزیر، فرانسه متولد شد.
۲. کودکی و نوجوانی آرتور رمبو چگونه گذشت؟ رمبو کودکی پرشور و سرکش داشت. او از همان ابتدا علاقه شدیدی به شعر و ادبیات نشان داد و در نوجوانی، اشعاری با مضامین جسورانه و نوآورانه میسرود.
۳. رابطه آرتور رمبو با پل ورلن چگونه بود؟ رمبو و پل ورلن، دو شاعر بزرگ فرانسوی، رابطه عاشقانه و پر فراز و نشیبی داشتند. این رابطه بر آثار هر دو شاعر تاثیر بسزایی گذاشت.
۴. آٰرتور رمبو در چه سنی از دنیا رفت و علت مرگ او چه بود؟ رمبو در سن ۳۷ سالگی و در سال ۱۸۹۱ بر اثر بیماری سرطان در مارسی فرانسه درگذشت.
۵. چرا رمبو در سنین جوانی از شعر گفتن دست کشید؟ دلایل مختلفی برای ترک شعر گفتن توسط رمبو در سنین جوانی ذکر شده است. از جمله این دلایل میتوان به مشکلات روحی، فشارهای اجتماعی و همچنین بیماری او اشاره کرد.
۶.سبک شعرآرتور رمبو چگونه توصیف میشود؟ شعر رمبو به دلیل نوآوری، جسارت و استفاده از زبان نمادین و خیالانگیز، از سبکهای سنتی شعر فاصله میگیرد و به عنوان یکی از پیشگامان شعر مدرن شناخته میشود.
۷.مضامین اصلی شعرهای آرتور رمبو چه هستند؟ مضامین اصلی شعرهای رمبو شامل عشق، مرگ، شورش، طغیان، جستجوی معنویت و تجربههای درونی شاعر است.
۸.تاثیر رمبو بر ادبیات جهان چگونه بوده است؟ رمبو با شعرهای نوآورانه و جسورانه خود، تاثیر شگرفی بر ادبیات جهان گذاشت و به عنوان یکی از مهمترین شاعران قرن نوزدهم شناخته میشود.
Last Updated:1403-08-19 13:58:31